سرنوشت بازی های غریبی دارد. احتمالاً یکی از غریبترین بازیهایش را هم در مورد «جین گمبل» رو کرده است. او در پانزده سالگی زمانی که در مطب یک پزشک به عنوان کارگر کار میکرد به دزدی از مطب محکوم شد و در سال ۱۹۳۷ دستگیر شد. او در آن زمان به دلیل عدم تعادل روانی به یک کلینیک روانی فرستاده و برای سالها در کلینیکهای روانی نگه داشته شد. بعد از مدتی به خانه سالمندان فرستاده شد و خانوادهاش که هیچ نشانی از او نداشتند گمان کردند که مرده است.
ماه گذشته به صورت کاملاً تصادفی، برادر این خانم نامهای مربوط به یک خانه سالمندان دریافت کرد. دیوید گمبل ۶۳ ساله که در خانه پدریاش زندگی میکند ابتدا فکر کرد نامه یک نظرسنجی بیاهمیت است اما بعد نام جین، خواهرش را کناره کاغذ دید و در کمال حیرت دریافت او زنده است؛ «من باورم نمیشد خواهرم پس از این همه سال زنده باشد. باشگفتی تمام شماره خانه سالمندان را گرفتم و آنها گفتند خواهرم آنجاست.»
این مرد و برادرش سالها قبل و پیش از دستگیری و سپس بستری شدن خواهرشان در سنین کودکی او را دیده بودند اما پس از رفتن به خانه سالمندان پس از سالها دوباره او را ملاقات کردند. به آنها گفته شد خواهرشان شنواییاش را از دست داده و ممکن است حتی آنها را نشناسد، اما جین گمبل به محض دیدن برادرانش آنها را به اسم صدا زد و در آغوش گرفت.
این بانوی ۸۵ ساله پس از سالها سرگردانی در مراکز روان درمانی و خانههای سالمندان مختلف توانست خانواده خود را بیابد. او سالها برای مسوولان موسسه توضیح میداد که خانواده دارد اما کسی حرف او را باور نداشت. در حال حاضر مسوولان موسسه در حال رسیدگی به وضعیت او هستند.
گردآوری: گروه سرگرمی سیمرغ(www.seemorgh.com/entertainment)
منبع: مطالب ارسالی