NLP از سه كلمه تشكیل شده است.
Neuro، به معنی عصب است و مربوط به مغز و شبكه اعصابی است كه به مغز میروند. نورونها یا سلولهای عصبی توسط سیستم عصبی برای فرستادن، دریافت یا ذخیره اطلاعات به كار میروند.
Linguistic به معنی زبانشناختی و محتوی است و هر دو مفهوم را دربر میگیرد.
Programming راهی است كه از طریق آن یك مفهوم یا سیگنال عصبی به اطلاعات قابل استفاده تبدیل میشود.
مغز میتواند یك سیگنال یا پیام عصبی را هدایت كند، مرتب كند و آن را براساس تجربیات گذشته، تغییر دهد و یا برای تبدیل پیام عصبی به الگوهای تفكر و رفتارهایی كه اساس تجربیات زندگی ما است، آن را با سایر تجربیات گذشته در مغز ارتباط دهد.
احساسات و تجربیات ما بر روی نحوه پاسخ ما به محركهای محیطی موثرند.
اگر بخواهم واضحتر بگویم، من از مار میترسم. هنگامیكه من یك مار را ببینم یا حتی صدایی شبیه به آن را میشنوم، احساس ترس میكنم.
این، خود به این دلیل است كه من در جایی متولد شدهام كه مار فراوان داشتهاست.
در كودكی یك روز پسر بچه همسایه به خانه ما آمد. در زد و من هم در را باز كردم. در دستان خود یك مار داشت كه میخواست به من نشان دهد و انتظار داشت كه من او را تشویق كنم.
آن مار را مانند یك گربه خانگی در دستان خود نگاه داشته بود.
جالب است كه هر دوی ما یك چیز را میدیدیم ولی پسر همسایه بسیار خوشحال بود و من دچار سرگیجه شدم.
تصویر مار، در هردوی ما یك سیگنال عصبی ایجاد كرده بود و در هر دوی ما یك پیام مشابه به مغز میرفت، با این حال، این مغز ما است که مفهوم مار را به دو گونه متفاوت ترجمه كرد، خوب یا بد.
N.L.P در اوائل سال 1970 توسط دانشمندان دانشگاه كالیفرنیا در "سانتاكروز" شكل گرفت. آنها متوجه شدند كه افرادی كه آموزش مشابه، تجربیات مشابه و گذشته مشابه داشتند، پاشخهای متفاوتی را نسبت به محركهای یكسان نشان میدادند.
آنها به دنبال یافتن پاسخ این مساله بودند تا اینكه "جان گریندر " و "ریچاردباندلر" توانستند به پاسخ دست پیدا كنند.
مغز میتواند الگوها و رفتارها را یاد بگیرد و این خود میتواند حالات انسان را توجیه كند.
چیزی كه از این تحقیقات بدست آمد "N.L.P " نامیده شد.
اساس N.L.P این است كه ما از كلمات برای بیان حالات درونی خود استفاده میكنیم.
درمانگران در این روش، از بررسی هر كلمه و جملهای كه شما در بیان علایم و مسایل مربوط به سلامتی استفاده میكنید كمك میگیرند.
درمانگران، حالات صورت و حركات بدن را مطالعه میكنند.
پس از مشخص شدن مشكلات شما، درمانگران میتوانند به كشف ریشه مشكل كمك كنند.
آنها به شما كمك میكنند تا تفكر و حالات روحی خود را بازسازی كنید.
N.L.P به شما كمك میكند تا افكار منفی خود را با تفكر مثبت جایگزین كنید و با این روش میتوانید به سلامتی بیشتر خود كمك كنید.
N.L.P چگونه عمل میكند ؟
در N.L.P از تصور شخصی و ذهنی نسبت به بیماری برای ایجاد تغییر در سیر بیماری استفاده میشود.
امید، بزرگترین سرمایه ماست.
این یكی از دلائلی است كه بیماران به دارونماها ( قرص های بدون اثر كه در مطالعات پزشكی از آنها استفاده میشود) جواب میدهند.
ما، همچنین میدانیم كه چقدر دعا، هنگامیكه با ایمان و امید همراه باشد موثر است.
بسیار ساده است كه كسی در مبارزه با بیماریهای مزمن مانند ایدز یا سرطان امید خود را از دست بدهد و احساس ناتوانی بكند، و بدن تسلیم شود.
اگر بیماری بفهمد كه چه قدرت و تواناییهای منحصر به فردی دارد، دیدگاه او نسبت به همه چیز تغییر میكند و قدرت بهبود طبیعی بدن میتواند كار خود را انجام دهد.
اگر تلاش شما به نتیجه نمیرسد، باید به گونهای دیگر تلاش كنید و روش خود را تغییر دهید تا به نتیجه برسید.
شناخت و تصور انسان از خود، اولین چیزی است كه در این روش باید تغییر كند.
مثالها :
* ارتباط با دیگران، چیزی بیشتر از بیان كلمات است.
* هیچكس اشتباه نمیكند یا شكست نمیخورد، انسانها همیشه كاری را كه میخواهند انجام دهند، بی عیب و نقص انجام میدهند.
* انسان همیشه هر چیزی را كه نیاز دارد، دارد.
* معنی ارتباط با دیگری، پاسخی است كه شما میگیرید.
* اگر چیزی را كه خواستید بدست نیاوردید، روش خود را تغییر دهید.
* چیزی به نام شكست وجود ندارد، شما فقط پاسخ كارهای خود را میگیرید.
* داشتن یك انتخاب، بهتر از نداشتن آن است.
* یك نقشه، یك سرزمین نیست.
* اگر برخی انسانها میتوانستند برخی كارها را انجام دهند، همه از آنها یاد میگرفتند.