بهداشت روان، علمی است كه برای بهتر زيستن، رفاه اجتماعی و كنار آمدن با مشكلات زندگی به انسان‌ها كمك می‌كند و در حقيقت عبارت است از مجموعه عواملی كه در ايجاد و يا پيشرفت روند اختلالات شناختی، احساسی و رفتاری در انسان نقش مؤثری دارد.
 

روز جهانی بهداشت روان، دهم اكتبر هر سال، در حالی در همه كشورهای دنیا برگزار می‌شود كه با توجه به تعریف سازمان جهانی بهداشت از بهداشت روان، نقش فرهنگ و اقتصاد در تامین سلامت روانی مردم غیرقابل انكار است.

آمارها حكایت از ابتلای 20 تا 25 درصد افراد جامعه ایران به انواع اختلالات روانی دارد و در این حال، به عقیده روانپزشكان، سهم مشكلات اقتصادی كه می‌تواند ذهن انسان‌ها را مشغول كند و باعث نگرانی و احساس ‌امنیت نداشتن نسبت به آینده شود، در به‌وجود آمدن این اختلالات نقش مهمی دارد.

به گفته كارشناسان، یكی از مهم‌ترین معضلاتی كه به‌دنبال فشار اقتصادی و تورم در افراد جامعه ما افزایش می‌یابد، سوء‌مصرف مواد است؛ به‌طوری كه برخی روانپزشكان معتقدند حتی كسانی كه استعداد ابتلا به اختلالات روانی را ندارند، تحت ‌تأثیر تورم و فشار اقتصادی به مصرف مواد روی می‌آورند.

دكتر بابك نژند، روانپزشك، در این باره معتقد است: فشارهای اقتصادی به‌صورت غیرمستقیم می‌تواند بهداشت روانی را به هم بزند، مخصوصا كه در جامعه ما دسترسی به مواد‌مخدر خیلی راحت شده، پس وقتی مردم دچار استرس می‌شوند، تحت‌تأثیر الگوهای فراگرفته شده‌ای كه دور و بر آنهاست، سعی می‌كنند استرس و بحران روانی خود را با خود درمانی رفع كنند كه شایع‌ترین شكل آن، مصرف مواد است.

وی با بیان اینكه مصرف مواد خود می‌تواند شروع‌كننده اختلالات روانی دیگر باشد، خاطر‌نشان می‌كند: اگر فشار اقتصادی مزمن باشد، فرد را به افسردگی مبتلا می‌كند؛ چون دیده شده كه عوامل استرس مزمن نسبت به عوامل استرس حاد روی روان افراد و ابتلای آنها به افسردگی قوی‌تر عمل‌ می‌كند. پس كسی كه سال‌ها و مدت‌های زیاد مشكل اقتصادی دارد خیلی بیشتر از كسی كه در یك دوره زمانی مثلا دچار ورشكستگی شده مبتلا به افسردگی می‌شود.

فرسودگی شغلی و پرخاشگری

در طول سال‌های گذشته، اگرچه تهران توسعه یافته ولی رفاه و امكانات مردم این شهر به همین اندازه توسعه نیافته و همین امر هم باعث شده مردم بیشتر نگرانی و افسردگی خود را به كانون خانواده ببرند و آن هم به‌صورت انواع اختلالات خواب، سردرد و دیگر اختلالات روان‌تنی.

دكتر پرویز مظاهری، روانپزشك و دبیر انجمن روانپزشكان ایران نیز با بیان مطلب فوق و با اشاره به اینكه سنگینی بار تورم و فقر ناشی از آن می‌تواند انسان‌ها را مجبور كند 2 یا 3 برابر توانشان كار كنند تا بتوانند از پس هزینه‌های زندگی بربیایند، به همشهری می‌گوید: مرد یا زنی كه 2 یا 3 شیفت در بیرون از منزل كار می‌كند، علاوه بر اینكه دیگر وقتی روی خانواده نمی‌گذارد، دچار فرسودگی شغلی هم خواهد شد و اگر چنین فردی قرار است 8 ساعت كار كند، فعالیت شغلی‌اش 14 تا 16 ساعت طول خواهد كشید.

 به گفته مظاهری، چنین فردی به‌تدریج بدخلق شده و تحریك‌پذیر‌ی‌اش افزایش می‌یابد، در ضمن علاوه بر اینكه توقعاتش بالا می‌رود، حوصله‌ اطرافیانش را ندارد، بهانه‌گیری می‌كند و رفتارهای پرخاشگرانه از خود بروز می‌دهد و این فرسودگی به مرور از طول عمر فرد هم می‌كاهد.

دكتر مظاهری اضافه می‌كند: شاهد این مسئله هم این است كه الان در جامعه ما سكته قلبی در سنین خیلی پایین 30 تا 40 سالگی دیده می‌شود، شروع سفیدشدن موها هم كه در مردها قبلا 60 تا 70 سالگی بود، الان به 25 سالگی كاهش یافته است و همه اینها با استرس‌های محیطی ارتباط دارد. به گفته این روانپزشك، تا وقتی فعالیت‌های اجتماعی مردم متناسب با توانایی‌هایشان نباشد، این مشكل قابل حل نیست.

فقر و افزایش خشونت با كودكان

رابطه تورم و تاثیر آن روی پرخاشگری والدین بر كودكان نیز از معضلاتی است كه به عقیده كارشناسان منجر به افزایش اختلالات روانی در كودكان شده است.

پرخاشگری حتی روی كودكان خانواده هم تاثیر منفی می‌گذارد و اعتماد به نفس آنها را كاهش می‌دهد. علاوه بر اینكه حتی این كودكان به‌صورت كلامی و فیزیكی هم از سوی والدین مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. دكتر محمد‌علی شهركی، روانپزشك با بیان این عبارات و اینكه كودكان نیز در آینده قادر به تامین امنیت اقتصادی خود و در كل امنیت جامعه نیستند، به همشهری می‌گوید: برای همین است كه می‌گوییم مشكلات اقتصادی زمینه‌ساز عمده برای ایجاد اختلالات ارتباطی است؛ یعنی ارتباط بین همسر - همسر و والد - فرزند.

دكتر شهركی با بیان این عبارات، طبقه‌بندی اختلالات روانی را در 5‌محور تقسیم می‌كند: محور یك شامل اختلالات عمده مثل افسردگی و اضطراب است، محور 2 عقب‌ماندگی ذهنی و اختلالات شخصیتی را تشكیل می‌دهد، محور 3 شامل اختلالات جسمی می‌شود، محور 4سطح عملكرد را نشان می‌دهد و بالاخره محور 5 كه مهم‌ترین محور است، شامل استرس و یا عواملی است كه باعث ایجاد و یا تشدید اختلالات روانی در فرد می‌شوند.

به گفته وی عوامل اقتصادی و اجتماعی نیز در محور 4 قرار می‌گیرد و منجر به ایجاد افسردگی، پرخاشگری، اضطراب و مشكلات انطباقی می‌شود تا جایی كه این مشكلات در شدیدترین حالت باعث بروز افكار خودكشی و حتی افكار دیگركشی و پرخاشگری نسبت به دیگران خواهد شد.

این در حالی است كه به گفته كارشناسان و بنابر مطالعات سازمان جهانی بهداشت، افراد مسن به‌دلیل احساس تنهایی خودكشی می‌كنند ولی مهم‌ترین عامل خودكشی در جوان‌ها مشكلات مالی است. به عقیده دكتر شهركی با اینكه این سن، سن بالندگی و تولید در جامعه ماست، ولی این افراد به خاطر مسائل مالی و تورم بیش از حد اقدام به ‌خودكشی آن‌هم بیشتر از نوع موفق می‌كنند.

مسائل فرهنگی هم دخیل است

با این حال، به گفته برخی كارشناسان مسئله مهمی كه نباید از آن غفلت شود این است كه اثر تجمعی تورم همراه با عوامل دیگر می‌تواند وضعیت فرد را وخیم‌تر كند.

دكتر نژند در این باره معتقد است: نمی‌توان عامل اقتصادی را به تنهایی در نظر گرفت چون در جوامعی كه دچار مشكل اقتصادی شده‌اند، مردم از مشكلات فرهنگی هم رنج می‌برند، پس مردم در چنین جامعه‌ای نمی‌دانند كه وقتی دچار افسردگی یا اختلالات دیگر شدند، باید به روش‌های علمی حل مسئله یا به یك روانپزشك مراجعه كنند و برای همین است كه چنین افرادی به‌خوددرمانی و سوء مصرف مواد روی می‌آورند.

«مهم‌ترین عامل دیگری كه در جامعه ما پررنگ و مسئله ساز شده، این است كه بسیاری از توقعات اقشاری كه از نظر اقتصادی در سطح پایین‌تری هستند، مانند توقعات فردی است كه در یك جامعه اروپایی زندگی می‌كند؛ در حالی كه جامعه ما یك جامعه سنتی است.»

دكتر نژند با بیان این عبارات معتقد است: برای همین، در خانواده‌های ایرانی خیلی از توقعات در جامعه ما اجرا شدنی نیست و این باعث شده فشارهای اقتصادی بزرگ‌تر از آن چیزی كه هست خودش را نشان دهد و با شدت بیشتری به اختلالات روانی دامن بزند.
 
 گردآوری: گروه سلامت سیمرغ
www.seemorgh.com/health
 
منبع: همشهری آنلاین