نیاز مرد است که احساس کند قوی و قدرتمند است. او می‌خواهد حامی زنش باشد. مرد می‌خواهد که دد و دیو را بکشد و زن را نجات بدهد.
 

نیاز مرد است که احساس کند قوی و قدرتمند است. او می‌خواهد حامی زنش باشد. مرد می‌خواهد که دد و دیو را بکشد و زن را نجات بدهد.

مرد به این نیاز دارد که زنش نشان دهد به قدرت او برای رسیدن به خواسته‌هایش در زندگی احتیاج دارد.

مردها از زنان شان می‌خواهند به آنها احساس قدرتمند بودن بدهند. مردها می‌خواهند رئیس خانواده باشند. منظورم آن نوع ریاست مردان در دوران غارنشینی نیست که موی زنان را می‌گرفتند و آنان را با خود روی زمین می‌کشیدند. اما مرد احتیاج دارد که رهبر خانواده باشد.

یک مرد از زنش احترام، مهربانی، عشق و محبت می‌خواهد.

مرد می‌خواهد در نظر زنش مهمترین شخص مورد علاقه ی او باشد.

مرد به این نیاز دارد که زنش نشان دهد به قدرت او برای رسیدن به خواسته‌هایش در زندگی احتیاج دارد.

مرد باید نان آور اصلی خانواده باشد. هر مرد باید در نبرد و در جبهه ای پیروز شود تا به این باور برسد که می‌تواند اژدها را بکشد. مراقبت از خانواده و تامین افراد خانواده اش در حکم جبهه‌های نبرد مرد هستند.

مرد به این احتیاج دارد که تایید شود، مورد قدردانی واقع گردد، زنش به او احترام بگذارد، آن هم به این دلیل که او مردی واجد شرایط است، شوهر و پدر واجد شرایط است.

مرد به این احتیاج دارد که زن به علائق او علاقه نشان بدهد.

مرد به این احتیاج دارد که وقتی از سر کار به خانه می‌آید، زنش با روی خوش از او استقبال کند.

مرد به این احتیاج دارد که زنش به روزی که او پشت سر گذاشته علاقه نشان دهد.

مرد به تشویق‌های زنش احتیاج دارد تا یک مرد باشد.

ازدواج و دلایلی زیبا برای این پیوند 

ازدواج هنوز نهادی همگانی است، ولی به نظر می‌رسد هدف‌های اصلی آن با گذر زمان دگرگون شده است به گونه ای سنتی، ازدواج وسیله ای بوده است كه جامعه آن را برای مهار رفتار جنسی، پرورش فرزندان و حضانت اقتصادی واحد خانواده به كار می‌برده است.

با این حال در جامعه ی كنونی سه دلیل اصلی را برای ازدواج می‌توان ذكر كرد:

الف) ازدواج از روی عشق، ب) ازدواج برای داشتن همدم و همسر، ج) ازدواج به امید كمال.

رایج ترین دلیل ازدواج عشق است. بدیهی است واژه ی عشق برای افراد مختلف معنی‌های گوناگونی دارد با این همه، عشق عموماً به مجموعه ای از احساسات عمیق و مثبت به شخص دیگر گفته می‌شود.

برخی از این احساسات عبارتند از: دلبستگی، علاقه، صمیمیت، انگیختگی، هوس، تفاهم و رنج. با این همه برخی نیز برای داشتن همدم ازدواج می‌كنند. بنا به توفیق «عشق دوستانه عبارت است از مهر ما به كسانی كه عمیقاً با زندگی مان عجین شده اند.»

این عشق مبتنی است بر سهیم كردن یكدیگر در تجربه‌ها، با وجود چنین عشقی می‌دانیم همسرمان همواره در كنارمان خواهد بود، و می‌دانیم همان گونه كه هستیم پذیرفته می‌شویم. سرانجام، برخی از زوج‌ها نیز به امید كمال ازدواج می‌كنند. چنان كه افراد انتظار دارند از همسرانشان به گونه ای اخص، و از ازدواج به گونه ای اعم، منافعی بدست آورند. مهتر اینكه، در جامعه ی فن سالارانه همسران انتظار بیشتری از رابطه ی زناشویی دارند، نقش خانه داری یا نان آوری دیگر آنان را ارضا ‌نمی كند. بلكه خواهان دستیابی به كمال اند. این كمال خواهی برپایه ی یك حسن ساده انگارانه ی شادكامی، كمال و این پندار مضحك استوار است كه با عشق می‌توان برهرچیزی چیره شد. آنان پذیرفته اند كه ازدواج تمامی نیازهای روانی شان را تحقق می‌بخشد. این انتظارهای غیر واقع بینانه باعث سرخوردگی همسران از زندگی زناشویی می‌شود.

عشق رمانتیك:

عشق شاید فریبنده ترین هیجان آدمی باشد. شاعران، ترانه سرایان، فیلسوفان و دانشمندان همگی كوشیده اند این حالت رمز آمیز را توصیف كنند ولی هیچ یك موفق به این كار نشده اند. با این همه، ایده ی عشق رمانتیك هنوز پابرجاست و در مقابل ما هم در جستجوی همسری هستیم كه به تصورهای شخصی مان از عشق رمانتیك تحقق بخشد.

ویژگی‌های این عشق رمانتیك كدام اند؟

 برخی از این ویژگی‌ها عبارتند از:

1. عشق حالتی است به شدت هیجانی كه انگیختگی فیزیولوژیكی، آشفتگی احساسات، شیفتگی شدید و میلی توان كاه را در بر    می‌گیرد.

2. عشق در نخستین دیدار معشوق بروز می‌كند.

3. عشق كور است(یعنی، در برابر خطاها و كاستی‌های معشوق بی اعتنا هستیم.)

4. عشق برهمه چیز چیره است (یعنی، هیچ مانع بزرگی بر سر راه عشق حقیقی وجود ندارد)

5. تنها یك عشق حقیقی وجود دارد (یعنی، برای هركس تنها یك شخص خاص وجود دارد، تنها یك نفر)

6. عشق با شهوت و وصال جنسی مترادف است.

7. عشق هم وجد است و هم عذاب

افزون بر فهرست بالا، ویژگی‌های دیگری را نیز برای عاشقان برشمرده است كه عبارت اند از: افكار مزاحم، نوسان‌های شدید خلقی، ترس از طرد شدن، انگیختگی بدنی و كشش زیست – شیمیایی توضیح ناپذیر و كما بیش اسرار آمیز به همدیگر. خلاصه اینكه، معنی‌های ضمنی عشق رمانتیك كاملاً آشكاراست. نخست اینكه، عشق شاید آغازی ناگهانی و حتی بسیار هیجان انگیز داشته باشد. دوم اینكه، فرد بر این فرایند مهاری ندارد و گویی غریقی است در دریایی پرتلاطم از هیجان و گاهی دچار تعارض می‌شود. سوم اینكه، شدت این عشق به گونه ای است كه مدت آن را كوتاه می‌سازد. با بررسی واقع بینانه ی این ویژگی‌ها، باید نتیجه گرفت چنانچه عشق‌های رمانتیك پایه و اساس ازدواج‌های كنونی باشد، دلسردی، ناامیدی، سرخوردگی و سرانجام طلاق به همراه خواهد آورد.
 
گردآوری: گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع: tebyan-zn.ir
 
مطالب پیشنهادی:
کلید زندگی موفق: بگویید "متشکرم"
چطور بعد از یک دعوا دوباره آشتی کنیم؟
مهمترين چالش هاى پيش بينى شده اجتماعى در سال 2009
ازدواج و بحران مالى از ديد روانشناسان برجسته دنيا!
چگونه از عشقمان حفاظت كنيم؟