مسائل و مشکلات زیادی وجود دارد که ازدواج ها را به انتها میرساند اما در این میان ده عامل اساسی و تقریبا عمومی وجود دارد که شیوع آن در دادگاه های خانواده بیشتر است...
 
از جمله عواملی كه سلامت خانواده را تهدید می كنند عبارتند از: ‌
1-‌ عدم شناخت و آگاهی به اصول زندگی مشترك:‌" توانایی" در" دانایی " است . برای ازدواج و زندگی مشترك موفق ، كسب دانایی هایی لازم است و مانند هر ‌امر دیگری باید مهارت های مربوط به آن را كسب كرد و در فرآیند زندگی مشترك به كاربرد. در برخی از ‌خانواده ها به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به یكدیگر، عدم آگاهی نسبت به اهداف و انگیزه های ازدواج ، ‌بی انصافی ها، پیش داوری ها، فریب كاری ها ، عدم احساس مسئولیت و بی توجهی به اصول اخلاقی ، بنیاد ‌خانواده متزلزل می شود.مهمترین عاملی كه موجب آسیب پذیری خانواده می شود، عدم شناخت و انحراف از ‌هدف های ازدواج است. زن و شوهری كه هدف های ازدواج و تشكیل خانواده را نشناخته و یا فراموش ‌كرده اند، در كدام مسیر حركت می كنند؟ كدام روش و وسیله را برای نیل به كدام هدف انتخاب می كنند؟ هنگامی ‌كه راجع به خانواده صحبت می شود، معمولا زن ها و شوهرهابه گونه ای برخورد می كنند كه گویا همه چیز را ‌درباره خانواده می دانند. هركس به خود اجازه می دهد راجع به خانواده اظهار نظر كند و چون هركس در خانواده ‌رشد كرده ، تصور می كند دانش و آگاهی لازم را دارد. در حالی كه این طور نیست و برای انجام هر كاری و ‌ایفای هر نقشی به آموزش ، كارآموزی و مهارت آموزی نیاز است.

2-‌ سست شدن باورهای مذهبی: شاید مهمترین عاملی كه بنیاد خانواده را تهدید می كند، سست شدن باورهای مذهبی و اصول اخلاقی و فقدان ‌معنویت باشد. هرگاه زن و شوهر در روابط خود، خدا را فراموش كنند و در حضور و غیاب یكدیگربه گونه ای ‌برخورد كنند كه خدا غایب است، با دست خود كانون خانواده را به سوی تزلزل و نابودی سوق داده اند . ‌یكی از رسم های پسندیده هنگام عقد ازدواج، گذاشتن قرآن بر سر سفره عقد است. به نظر می رسد این رسم به ‌معنی آن است كه زن و شوهر به قرآن اعتقاد دارند و به آنچه كه قرآن گفته عمل می كنند و قرآن را در زندگی و ‌پیوند مشترك خود حاكم و داور قرار می دهند و خداوند را حاضر و ناظر به اعمال ، رفتار و گفتارشان می دانند . ‌حال چنانچه این وضعیت تغییر كند و این اعتقادات و باورها سست شود و از بین برود ، سلامت و تعادل خانواده ‌به خطر می افتد. زمانی كه ارزش ها، نگرش ها و باورهای حاكم بر روابط زن و شوهر براساس لذت طلبی ، ‌مصلحت گرایی، مادی گرایی و سودطلبی استوار باشد، بی شك روابط انسانی از معنویت تهی می شود. این نوع ‌روابط بسیار سست و شكننده خواهد بود و به محض بروز موقعیتی خاص مانند بی پولی ، تنگدستی ، بیماری ، ‌كهولت و افزایش سن و نظایر آن از درون متلاشی می گردد و با هر بهانه ای از هم می گسلد . ‌

3-‌ عدم صداقت و فریبكاری: جوهر روابط سالم میان زن و شوهر صداقت است. صداقت اعتماد را بنیاد می نهد. زن یا شوهری كه با همسر ‌خود صادق نیست و با دادن وعده و وعیدها می خواهد زندگی كند ، با رفتار خود كانون گرم و صمیمی خانواده را ‌دچار تزلزل می كند. زن و شوهری كه از واقعیت ها دور هستند و در عالم اوهام و تخیلات زندگی می كنند ، آیا می توان گفت كه زندگی زناشویی موفقی خواهند داشت ؟ گاهی اوقات پنهان كردن حقایق ( مخفی كاری ) و فریب ‌دادن (فریب كاری ) موجب می شود اركان خانواده متزلزل شود و روابط زن و شوهر آسیب ببیند.

4-‌ عدم توجه به نیازهای همسر:زوج های موفق كسانی هستند كه در صدد ارضای نیازهای همسر خود می باشند. بنابراین هر زن یا شوهری ‌وظیفه دارد نیازهای جسمی و روحی همسرش را بشناسد و در مقام ارضای آنها برآید.ارضای نیازها به طریق ‌درست و مطلوب به رشد همه جانبه و ایجاد امنیت روانی زوجین منجر می شود و در نتیجه سلامت خانواده ‌تأمین می گردد. برای مثال هر انسانی نیاز به " امنیت "، "محبت" ، "توجه و احترام " دارد. لذا هرگاه این گونه ‌نیازها از طرف همسر تأمین نشود ، فرد احساس ناامنی روانی می كند و بهداشت روانی خانواده مختل می شود. ‌

5-‌ ابهام و افراط در انتظارها ‌: به طورمعمول مشخص كردن انتظارها در روابط ، باعث معین شدن وظایف و حدود روابط افراد می شود. در ‌خانواده هایی كه انتظارهای متقابل زن و شوهر مشخص نشده است، روابط آسیب پذیراست و زوجین دقیقاً نمی ‌دانند نسبت به یكدیگرچه وظایفی برعهده دارند.تفاوت و تعارض در انتظارات موجب می شود فضایی نامساعد و كینه توزانه به وجود آید. گاهی ‌اوقات داشتن توقعات بیش از حد از همسر، مثل اینكه انتظار داشته باشیم او همچون فرشته باشد ، یا معلومات ‌بسیاری داشته باشد ، یا در نظم و ترتیب سرآمد دیگران به حساب آید، سلامت خانواده را در معرض تهدید قرار ‌می دهد.‌

6-‌ دخالت دیگران: اكثر پژوهش های انجام شده در ایران درباره طلاق ، این حقیقت را منعكس كرده كه دخالت دیگران مانند ‌اقوام و آشنایان ، والدین زن یا شوهر موجب شعله ورشدن اختلافات زن و شوهر می گردد و در نهایت به طلاق و ‌جدایی منجر می شود. زن یا شوهر به ویژه در اوایل زندگی مشترك توسط دیگران به طور ناشیانه راهنمایی و یا ‌در برخی موارد تحریك می شوند.گاهی اوقات مادرشوهر یا پدرشوهر و مادرزن یا پدرزن علیرغم علاقه ، در ‌زندگی مشترك فرزندانشان مزاحمت ها و آسیب هایی را به وجود می آورند.

7-‌ مسائل اقتصادی و مالی: انسان ها نیازهای مادی دارند كه باید در حد متعادل ارضا شود، اما مسائل مادی نباید همه امور را تحت ‌الشعاع قرار دهد. زندگی زناشویی نشیب و فراز دارد و زن و شوهر باید با رعایت صرفه جویی، قناعت و عدم ‌تجمل گرایی، مسائل اقتصادی زندگی مشترك خود را تنظیم و اداره كنند. گاهی اوقات مسائل مالی و اقتصادی ‌بهانه هستند و زمانی كه از زن یا شوهر سؤال می شود كه چرا با یكدیگر سازش ندارید؟ به این گونه مسائل اشاره ‌می نمایند و در نهایت "عدم توافق" و "عدم تفاهم" را عامل اصلی طلاق و جدایی معرفی می كنند. بدیهی است ‌كه این عامل كلی و مبهم ( عدم توافق ) نمی تواند ما را به سوی شناخت عواملی كه سلامت خانواده را تهدید می‌كنند، هدایت كند. ‌

8-‌ موانع فرهنگی و طبقاتی: گاه فرهنگ زن یا مرد به لحاظ عدم تناسب یا تضاد، سلامت خانواده را تهدید می كند. برای مثال ‌ناهماهنگی فرهنگی و طبقاتی زن و شوهر ( مانند فرهنگ شهری در مقابل فرهنگ روستایی ) گاهی باعث تهدید ‌بنیاد خانواده می شود. ‌متأسفانه بعضی افراد به تعهدات اخلاقی و ارزش های حاكم مقید نیستند و این مسئله موجب می شود زن و شوهر ‌در ظاهر زیر یك سقف با یكدیگر زندگی كنند، اما روح آنها از همدیگر فاصله داشته باشد. در این وضعیت زن ‌یا شوهر با " منم منم" گفتن !! و تفاخر به اصل و نسب خود، سعی می كند همسر خود را سرزنش و تحقیر كند. ‌بدیهی است در چنین خانواده ای احساس حقارت هر یك از زوجین موجب می شود فضای روانی و عاطفی ‌نامساعدی به وجود آید و زوجین از یكدیگر متنفر شوند.

9-‌ هوسرانی و ازدواج مجدد: عامل دیگری كه سبب آسیب زایی خانواده می شود تنوع طلبی یا هوسرانی است كه فرد به فرمان احساسات خود ، با فرد دیگری غیر از همسر خود ارتباط برقرار می كند و رابطه خود با همسر ‌قبلی را سست می نماید . در این شرایط عواملی از قبیل زیبایی و یا ثروت طرف مقابل موجب گرایش به روابطی ‌خارج از چارچوب خانواده یا برقراری روابط پنهانی می شود. این وضعیت موجب می شود روابط زن و شوهر ‌مخدوش گردد، بنیاد خانواده سست شود و سرنوشت فرزندان به خطر افتد. ‌

10-‌ سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات‌: مهمترین عامل آسیب پذیری خانواده ، بروز سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات است. بنابراین هر یك از زن و شوهر ‌به سهم خود مسئولیت دارند كه از به وجود آمدن سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات پیشگیری كنند .
 
گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع:noandish.com

مطالب پیشنهادی:
زندگی مشترک و دخالت دیگران!
همسرم هیچ گاه انتظارهای مرا برآورده نمی‌کند!
شوهرم را در حین تماشای فیلمهای غیر اخلاقی غافلگیر کردم
ما خیلی زود ازدواج کردیم!!
در تعطیلات به خانه خانواده خودمان برویم یا خانواده همسرمان؟