گزارشی از دلایل عرفشكنیهای سنی در ازدواج
مرد فروشنده، جعبههای رنگارنگ كوچك و بزرگی را كه حاوی خریدهای زن و مرد بود، به كارگرش میدهد تا آنها را بدقت در خودروی شیك و آخرین مدلشان جا بدهد و بعد با چربزبانی خاص خودش رو به زن میگوید: «مبارك باشد. یك میلیون و سیصد هزار تومان. البته اصلا قابلتان را ندارد.» زن در حالی كه چكپولهای سبزرنگ را میشمارد، صدای فروشنده را میشنود كه رو به مرد جوان میگوید: «واقعا مادر دست و دلبازی دارید، قدرشان را بدانید»!
مرد جوان كه دیگر مدتهاست دیدن نگاههای متعجب و پچپچهای درگوشی برایش عادی شده، ترجیح میدهد به روی خودش نیاورد و سكوت كند مثل همیشه؛ اما باز هم این زن است كه بلافاصله با گفتن اینكه: «ایشان همسرم هستند نه پسرم»، فروشنده را از اشتباه درمیآورد. برای لحظاتی سكوت بر فضا حاكم میشود. فروشنده در حالی كه بسختی تعجب خود را پشت لبخند تصنعیاش مخفی كرده و نمیداند چطور باید سر و ته قضیه را هم بیاورد، میگوید: «حالا چه فرقی میكند. مهم این است كه آدم در ازدواج شانس بیاورد»!
مرد فروشنده، جعبههای رنگارنگ كوچك و بزرگی را كه حاوی خریدهای زن و مرد بود، به كارگرش میدهد تا آنها را بدقت در خودروی شیك و آخرین مدلشان جا بدهد و بعد با چربزبانی خاص خودش رو به زن میگوید: «مبارك باشد. یك میلیون و سیصد هزار تومان. البته اصلا قابلتان را ندارد.» زن در حالی كه چكپولهای سبزرنگ را میشمارد، صدای فروشنده را میشنود كه رو به مرد جوان میگوید: «واقعا مادر دست و دلبازی دارید، قدرشان را بدانید»!
مرد جوان كه دیگر مدتهاست دیدن نگاههای متعجب و پچپچهای درگوشی برایش عادی شده، ترجیح میدهد به روی خودش نیاورد و سكوت كند مثل همیشه؛ اما باز هم این زن است كه بلافاصله با گفتن اینكه: «ایشان همسرم هستند نه پسرم»، فروشنده را از اشتباه درمیآورد. برای لحظاتی سكوت بر فضا حاكم میشود. فروشنده در حالی كه بسختی تعجب خود را پشت لبخند تصنعیاش مخفی كرده و نمیداند چطور باید سر و ته قضیه را هم بیاورد، میگوید: «حالا چه فرقی میكند. مهم این است كه آدم در ازدواج شانس بیاورد»!
زن و مرد مغازه را ترك میكنند. فروشنده همچنان با نگاهی متعجب بدرقهشان میكند و آنها در حالی دور میشوند كه ذهن هر كدامشان پر از هزاران اگر و شاید ریز و درشت است كه همگی در نهایت به این پرسش میرسد: «آیا ما واقعا خوشبختیم؟»
در چند سال اخیر، روند همسریابی و ازدواج جوانان، تغییرات قابل توجهی داشته است كه بالاتر بودن سن زوجه نسبت به زوج در ازدواج یكی از این موارد است؛ طوری كه در حال حاضر تعداد ازدواجهایی كه سن زوجه، 10سال تا 20سال بیشتر از زوج است، در 3ماهه اول سال 86 ، 1059 مورد بوده كه این رقم در مدت مشابه سال 87 به 1049 مورد رسیده است. آخرین آمار رسمی سازمان ثبت احوال از افزایش ازدواج دختران با پسرانی كه چندین سال از آنها كوچكترند، حكایت میكند. در 08/2 درصد ازدواجهای ثبت شده در 3ماهه اول سال 86، سن زوجه 2 سال بیشتر از زوج بوده كه این رقم در 3 ماهه اول سال جاری به 17/2 درصد رسیده است. این در حالی است كه درصد طلاق همین گروه سنی در 3ماهه اول امسال نسبت به سال گذشته 17/0 درصد افزایش داشته است.
در 3 ماهه اول سال 1386 حدود 13هزار و286 مورد ازدواج در كشور ثبت شد كه سن زوجه بیش از 20 سال بیشتر از زوج بوده كه این نوع ازدواج در مدت مشابه سال 87 به 208 مورد معادل 57/57 درصد افزایش یافته است كه البته افزایش تعداد ازدواجهایی كه سن زوج 20 سال بیشتر از زوجه هست نیز در حال افزایش است؛ طوری كه در بهار سال 86 حدود 2943فقره ازدواج از این دست در كشور ثبت شده كه این رقم در 3 ماهه اول سال 87 به 3019 مورد افزایش یافته است. همچنین تعداد طلاق در زنانی كه 20 سال از همسران خود بزرگ بودهاند، در 3 ماهه اول سال 87 حدود 47 مورد بوده؛ در حالی كه این رقم در مدت مشابه سال 86 تنها 35 مورد بوده است.
عروسهایی مسنتر از داماد
تفاوتهای زندگیهای دیروزی و امروزی و شرایط مادی، اجتماعی و روحی و روانی مردمی كه در این دورهها زندگی میكنند، سنتهای حاكم بر مقوله ازدواج در هریك از این دورهها را تحت تاثیر قرار میدهد كه ازدواج دختران با پسران كمسن و سالتر از خودشان یا به عبارت دیگر ازدواج پسران با دخترانی بزرگتر از خودشان از جمله این پدیدههای نوظهور در جامعه است كه اگرچه هنوز عمومیت پیدا نكرده؛ اما آمارهای به دست آمده از مراجع قانونی همچون سازمان ثبت احوال، گویای این واقعیت است كه طی سالهای اخیر چنین ازدواجهایی هرچند با حركتی آرام؛ اما از روند روبه رشدی در جامعه برخوردار بوده است. امروز كم نیستند دخترانی كه در جوانی، تب رفتن به دانشگاه و مستقل شدن در آنها داغ بوده و احساس میكردند ازدواج، مانعی بر سر راه پیشرفتشان است، در نتیجه پیشنهادهای ازدواج را رد كرده یا جواب منفی میدادند؛ اما اكنون به سنی رسیدهاند كه تنهایی آزارشان میدهد و مردان كمتری خواهان ازدواج با آنها هستند، درنتیجه این دختران حاضرند برای خلاص شدن از حرف و حدیثهای اطرافیان و نگاه جامعه، با پسرانی كوچكتر از خودشان ازدواج كنند.
وقتی پول حرف اول را میزند
گفتگو با برخی از زوجهایی كه به این شیوه با یكدیگر ازدواج كردهاند، گویای این است كه شرایط مناسب مالی و برخورداری از رفاه اقتصادی دختران یا زنان مطلقه، یكی از مهمترین دلایلی است كه پسران را ترغیب به ازدواج با چنین دخترانی میكند و در واقع موجب میشود با وجودی كه شرایط سنی چنین مردانی، این امكان را به آنها میدهد تا با دخترانی به مراتب كمسن و سالتر از خودشان نیز ازدواج كنند؛ اما عدم برخورداری از شرایط مالی و شغلی مناسب در پسران موجب میشود كه بهرغم تمام مشكلات و نگرش منفی خانواده و جامعه به چنین ازدواجهایی تن دهند، اگرچه نمیتوان با قاطعیت گفت كه عشق و علاقه در چنین ازدواجهایی جایگاهی ندارد یا هیچگاه عشق و علاقه نمیتواند دلیل اصلی چنین پیوندهایی باشد؛ اما نباید تاثیر برخورداری از شرایط و امكانات مناسب مالی و اقتصادی در ازدواج پسران با دخترانی بزرگتر از خودشان را نادیده گرفت.
دقیقا به همین دلیل است كه رفاه بالای مالی، پسران جوان را به سمت زنان مسنتر از خود میكشاند. زنانی كه با مردان كوچكتر از خود ازدواج میكنند، در حقیقت نهتنها نقش همسر بلكه نقش یك مادر را برای همسر جوان خود ایفا میكنند و شوهران خود را مانند یك فرزند حمایت و تروخشك میكنند؛ تنها به این قیمت كه در مقابل از حمایت روحی و روانی این مردان به عنوان یك همسر برخوردار شوند؛ این در حالی است كه به دلیل سابقه فرهنگی و كلیشههای سنتی در مورد این نوع ازدواجها، گاهی زنان مجبور به تحمل فشارها، مشكلات ریز و درشت، حرف و حدیثها و گوشه و كنایههای اطرافیان و دوستان شده و به دلیل نوع ازدواجشان مورد اتهام و حتی تمسخر قرار میگیرند. البته پسران نیز به عنوان روی دیگر سكه این نوع ازدواجها، طی سالهای آینده، مشكلات كوچك و بزرگ این نوع ازدواجها را در كنار همسران خود تجربه میكنند.
طرد شدن از خانواده
هرچند در چنین ازدواجهایی، پسران به عنوان یك طرف این رابطه به این پیوند زناشویی با هر هدف و بهانهای رضایت دارند؛ اما در این میان بسیاری از خانوادهها با این شیوه همسرگزینی فرزندانشان مخالفت كرده و در اكثر موارد این مخالفتها تا جایی پیش میرود كه پسرشان را از خانواده طرد میكنند و این قطع چندساله روابط در نتیجه شكافی عمیق میان خانوادهها به وجود میآورد. اگرچه نباید و نمیتوان از برخی عواقب و پیامدهای چنین ازدواجهایی غافل شد، از جمله در سالهایی نهچندان دورتر از آغاز زندگی مشترك این زوجین وقتی مرد جوان در آستانه سی و چند سالگی، خود را در مقابل همسری كه بیش از 10 سال از او بزرگتر است، میبیند، سرخوردگی شاید كمترین حس ناخوشایندی باشد كه سراغ این دسته از مردان میآید. وقتی در جمع دوستان و همكاران یا حتی هنگامی كه در خیابان كنار همسرشان قدم میزنند، همه فكر میكنند كه این زن مادرش است، نه همسرش!
البته ازدواج پسران با زنان بزرگتر از خود، جامعه را در برابر بحران جدیدی قرار خواهد داد و آن محدود شدن فرصت ازدواج برای دخترانی است كه در سن ازدواج قرار دارند.
آنقدرها هم بد نیست
دكتر سیدهادی معتمدی، پژوهشگر مسائل اجتماعی و مدرس دانشگاه در گفتگو با «جامجم» شیوع پدیده ازدواج دختران با پسران كوچكتر از خود یا به عبارت دیگر، ازدواج مردانی با دختران سن بالا در جامعه را به حدی نمیداند كه موجب نگرانی متولیان بحث ازدواج و ایجاد احساس خطر در این زمینه شود؛ چراكه جامعه را همانند موجودی زنده و پویا میداند كه با قابلیت درك صحیح خلاهای موجود میتواند خود را با شرایط خاص تطبیق دهد و چه بسا در شرایط امروز كه برخی دختران به هر دلیل امكان پیدا كردن زوج مناسب خود را نداشتهاند، پذیرش این امر از سوی جامعه مردان كه به ازدواج با دخترانی بزرگتر از خودشان تن دهند، برای جلوگیری از افزایش آمار دختران مجرد در سنین بالا بد نیست؛ اما به شرطی كه بدرستی مدیریت شود.
شرایط مناسب مالی دختران یكی از مهمترین دلایلی است كه پسران را ترغیب به ازدواج با چنین دخترانی میكند معتمدی در پاسخ به این پرسش كه تا چه حد میتوان به دوام و پایداری چنین ازدواجهایی امیدوار بود، میگوید: اگرچه ممكن است در ساختار ذهنی ما، چنین ازدواجهایی، كاری خطا به نظر برسد و تصور عموم بر این باشد كه احتمال عدم تفاهم و سازگاری و بروز اختلافات شدید خانوادگی طی چند سال آغازین زندگی مشترك بوضوح خود را نشان خواهد داد؛ اما واقعیت این است كه نمیتوان در این زمینه نظر قطعی صادر كرد؛ چراكه این امر پدیدهای جدید است و هنوز به حدی در جامعه جا نیفتاده كه بحرانساز شود.
از سوی دیگر، آمار زوجینی كه با چنین شرایطی ازدواج كردهاند و به هر دلیل به مراكز مشاوره مراجعه میكنند بسیار كم است، بنابراین برای اینكه بدانیم چنین ازدواجهایی آیا از دوام لازم برخوردار است، باید زمان بیشتری سپری شود تا بتوان بررسی و مطالعات میدانی دقیقی در این زمینه انجام داد.
معتمدی با اشاره به این مساله كه بررسیهای آماری نشان میدهد، با این كه تعداد پسران بیشتر از دختران است؛ اما تعداد دختران آماده ازدواج 5/1 میلیون بیشتر از پسرها هستند، تاكید میكند: با در نظر گرفتن چنین شرایطی، نمیتوان از نقش مسائل اقتصادی و مادی از یكسو و بیكاری و معضل اشتغال كه برای پسران بیشتر خودنمایی میكند و همین مساله، زمینهای برای افزایش تمایل ازدواج پسران با دختران یا حتی بیوهزنانی بزرگتر از خودشان میشود، غافل شد.
زیر سایه بحران
اما در نقطه مقابل، برخی جامعهشناسان از بروز چنین ازدواجهایی ابراز نگرانی میكنند؛ چراكه معتقدند، از آنجا كه اغلب این ازدواجها بر مبنای روابط عاطفی یكطرفه شكل میگیرد، همین امر موجب متزلزل شدن پایههای زندگی این زوجین میشود.
یك جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است؛ در بیشتر این ازدواجها، زنان به همسران جوان خود علاقهای افراطی و وابستگی شدید پیدا میكنند؛ در حالی كه مردانی كه اغلب با انگیزههای اقتصادی زنانی را با فاصله سنی 10 سال یا حتی بیشتر از سن خود انتخاب كردهاند، به این ازدواجها دیدگاههای ابزاری و مادی دارند و پس از مدتی، زنان با درك چنین برداشتی از همسرشان متنفر میشوند و این احساس تنفر و سرخوردگی به مراتب شدیدتر از بروز چنین حالتی در ازدواجهای عادی و متداول در عرف جامعه است تا جایی كه در بسیاری از موارد، موجب بروز اختلافات شدید و گاه حتی شعله كشیدن حس انتقامجویی میشود؛ چراكه این زنان نمیتوانند بپذیرند كه همسر جوانشان، آنها را صرفا برای پول میخواسته و احتمالا با دختری جوانتر از او رابطه عاطفی موازی داشته است یا در افكار خود به روزهایی میاندیشد كه به لحاظ مادی به حدی از امكانات رسیده باشد كه به جای زندگی با او، سراغ دختری جوان و متناسب با سن و سال خود برود.
بزرگتر بودن زن، یكی از دلایل طلاق
دكتر امانالله قرائیمقدم در حالی كه به دختران و پسران جوان توصیه میكند، در حد امكان از اینگونه ازدواجها خودداری كنید و به ازدواجهایی متناسبتر بیندیشید، در واقع این تفاوت سنی را امتیازی منفی در زندگی مشترك زوجین میداند؛ زیرا تحقیقات 34 ساله این جامعهشناس و همكاران وی درباره بیش از 2000 پرونده طلاق، بیانگر این امر است كه یكی از مهمترین دلایل طلاق در میان زوجین، بروز همین تفاوت سنی است؛ یعنی بزرگتر بودن زن از مرد؛ زیرا این پدیده چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست. وی تاكید میكند: در حالی كه فرهنگ سنتی ایران میگوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یك ارزش است، بنابراین چنین به نظر میرسد كه اگر این ازدواجها محكم نباشد، در مدت كوتاهی با شكست مواجه میشود.
این كه عرفشكنیهای سنی در ازدواج بویژه از این منظر كه مردان از زنان كوچكتر باشند، آیا میتواند به یك بحران نگرانكننده تبدیل شود؟ این كه آیا چنین ازدواجهایی موانع ازدواج بر سر راه دختران و پسران مجرد را برطرف میكند؟ آیا افزایش تمایل پسران مجرد به ازدواج با دختران یا زنان مجرد یا مطلقه سن بالا، راه ازدواج را برای دسته دیگری از دختران در آستانه ازدواج كه در گروه سنی خود به دنبال همسر مناسبی میگردند، میبندد؟ این پرسشها و هزاران اما و اگر دیگر احتمالهایی است كه هنوز از نگاه كارشناسان و صاحبنظران از حد یك فرضیه به مرحله اثبات قطعی نرسیده؛ اما واقعیت این است كه نمیتوان و نباید از بحث تفاوت سنی كه به عنوان یكی از فاكتورهای اصلی در ازدواجهای ناهمسان همواره از سوی كارشناسان و مشاوران خانواده روی آن تاكید شده و میتواند زمینه بروز اختلاف خانوادگی و در نهایت طلاق و فروپاشی زندگیهای مشترك را فراهم كند، غافل شد.
پوران محمدی
بیشتر بدانید : چرا دختران جوان دوست دارند با مردان مسن ازدواج کنند؟
گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع:جام جم انلاین