برای اكثر زنان واداشتن شـوهـرشـان بـرای ایـنكه احـساسات درونی خود را با آنها در میـان بـگـذارنـد، كـار مشكلی بنظر می‌رسد....

نمیدونم به چی فكر می‌كنه چون اون هیچوقت درمورد احساسش با من حرف نمی‌زنه...

 

ایـن جـمـله بـه گـوشتان آشنا است؟ برای اكثر زنان واداشتن شـوهـرشـان بـرای ایـنكه احـساسات درونی خود را با آنها در میـان بـگـذارنـد، كـار مشكلی بنظر می‌رسد. در این شرایط زن احساس می‌كند كه ناموفق بوده و برای مرد سوء تعبیر پـیــش می‌آید. اما در این میان موضوعی وجود دارد كه اغلب زن هـا از آن بـی طـلاع هستند. مردها می‌خواهند صحبت كنـنـد. تحـت شـرایـط منـاسـب، آنـهـا سرتاسر شب به صحبت می‌پردازند. اكثر مردان نیاز دارند كه با همسرشان درد دل نموده و كمی ‌سبك شوند. اما رمز و راز واداشتن همسرتان برای بیان احساساتش چـیسـت؟

 

راز شماره 1

مردان حقیقی از عدم پذیرش وحشت دارند !!!! واقعا!

این درست است. اغـلب مـردها احساس می‌كنند كه زنها در مورد آنها بسیار منتقدانه رفتار می‌نمایند، و نگران این هستند كه نكند بعد از بیـان آنچـه كـه در ذهنشان می‌گذرد توسط همسرشان مورد استهزاء قرار گرفته و به عـلت عـدم پذیش او تحقیر شوند. برای زنها مهم اسـت بدانند كـه نفس و شخصیت یك مرد شكننده تر از نفس و شخصیت آنها بوده و آسانتر مورد تهدید قرار میگیرد. این موضوع بخصوص زمانیـكه یك مرد در رابطه ای نـزدیـك و صمـیـمانه بـا هـمسرش قـرار گرفته است بیشتر نمود پیدا می‌كند: او مشتاق تصدیق و عكس العملهای مثبت همسرش بوده و دوست داردبداند كه موجب خشنودی او شده است.بنابراین اگر مردی احساس نماید كه شما تصمیم دارید در موردش قضاوت كنید، و یا بدلیل گفتـه هـایش به گونه ای متفاوت به او نگاه كنید، مطمئن باشید كه وی صحبت نخواهد كرد.

داوری كردن در مورد شریك زندگی به معنای اجازه دادن به او بـرای بیان ذهنیاتش نبوده و شما را مشتاق برای شنیدن حرفهای او نشان نخواهد داد.منـظور این نیست كه شما نظر و ایده ای نداشته باشید و یا نتـوانید آن را در فرصـتی بیان كنید. یك مرد جهت بازگو نمودن درونش لازم است احساس كند بدلیل آنچه كـه هست مورد پذیرش حقیقی قرار گرفته، نه به دلیـل آنـچه كه ممكن است شما دوست دارید باشد. صبر و بردباری نمایید. اگـر عـجـولانـه تـوسط پیشنهاد دادن نقطه نـظرات خـود با گفتن جملاتی از قبیل \"خوب، اشتباه میكنی، من قبول ندارم\" یا \"از كجا این فكر مسخره بـه ذهنـت رسیــده\"، در برابر عقاید او عكس العمل نشـان دهیـد، هـر مـردی از سـخـن گفـتن بـاز خواهد ایستاد. آنها نگران آن هستند كه مبادا حرفی بسیار خصوصی از دهانشان خارج شـود كـه مطابق با تصور ذهنی شما از آنها نبوده و یا تصویری كه بروز از خودشان در ذهن شما ایـجاد كرده اند را مخدوش كند.

یـك مرد دارای ایده های متفاوت بسیاری در موضوعات مختلف زندگیش اسـت -- حتـی در طـول یـك هفـتـه و یـا یـك روز می‌تواند بسیار متفاوت عمل نماید. به او اجـازه دهـیـد جنبه های مختلف خود را بشما نشان دهد.اگر بتوانید از انتظارات خود صرفه نظر نموده و حقیقتا سعی در شناخت هویت و ماهیت او نمایید،وی فورا این موضوع را حس كرده، احساس راحتی زیادی نموده و از صحبت كردن با شما لذت خواهد برد.

 

راز شماره 2

شما نیز درون خود را آشكار كنید

بین زوجین بیان احساسات درونی باید به صـورت متقـابـل انـجام بگیرد. هر فردی دارای مشكلات، دغدغه ها و مسائل پنهانی در صندقچه قلبش می‌بــاشد. بسیاری از مردان تصور می‌كنند \" اگر این مسـائـل را به او بگویم، تركم خواهد كرد.\" شما مجبورید نشان دهیـد كـه جـریان ایـن نیست. به این منظور برای او از خود چیزی را فاش كنید كه نشان دهد به همان اندازه ای كه او به شما اعتماد دارد، شما نیز به او اعتماد دارید.

هنگامیكه او شروع بـه بـیان احساسات دورنی خود می‌كند، به آنچه كه میگوید گوش فرا داده، قدمی‌به جلو بـرداشته و در عـوض پیشنهادی مثبـت ارائـه دهیـد. بعد از اینكه وی مسئله ای خصوصی را ابراز نمود، چیزی شبیه این بگوید \"خوب، اینكه چیز بدی نیست من بدتر از اینها بودم.\" یا \"من واقعا آن چیزی كه اتفاق افتاده را تحسین می‌كنـم.\" و آن چیزی از داستان را كه واقعا می‌پسندید انتخاب كنید. ( از مسائل ساختگی دوری كنید چون موضـوع لوس شده و تبدیل بـه دست انداختن خواهد شد. مردم همیشه می‌توانند متوجه شوند كه كسی آنها را دسـت انـداخـته و این موضوع هیچ گاه ثمر بخش نخواهد بود.) به او اجازه دهید بداند كه شما جانبدار او هستید و با تجربیاتش تنها نخواهد ماند.

در حالیكه عملا نشان می‌دهید، مطمئن شوید كه از او طرفداری می‌كنید. بسیاری از زنها فقط به این دلیل به داستانهای شوهرشان گوش می‌دهند كه به او بگویند كه چقـدر در مورد آن در اشتباه بوده است. آنها طرفداری شخص دیگری را می‌كنند. با ایـن حـال مـهـم است كه موضوع را از این نقطه نظر بنـگرید: اكنـون زمـان درس دادن بـه او نـیست، بلكه زمـان \"ایـجاد دوستی و مودت\" است. وقتی دو نفر پیمان دوستی می‌بندند، بـه تـبـادل متقابل تجربیات خود پرداخته، و به همین دلیل احساس نزدیكی و آسودگی می‌كنــند. این جـا شـما در حال ایجاد سازگاری و تفاهم می‌باشیـد، احساسی كه هر دوی شما سیاره ای یكسان را اشغال نموده و در دنیایی متشابه زندگی می‌كند.

اینكه چه تعدادی از مردان احساس تنهایی شدید می‌نمایند، شگفت انگیز است. نه تنها بـه آنهـا آمـوزش داده شـده اسـت كـه هـمیشه سـاكـت بـاشـنـد، ایـن تـصور غلط نیز در ذهـنشان پـرورانده شـده كه صحـبـت نـمودن در مورد احساسات درونی عملی به دور از شان و منزلت مردان بشمار میرود.عـكس العملهای مثبت و صادقانه شما بسیار ضروری است. اگر بـه ایـن نـحو رفـتـار نـمایید، شـوهر شما احساس خواهد كرد كه كسی وجود دارد كه او را درك كند، و آنگاه حتی بیشتر و بیشتر از ذهنیاتش برایتان خواهد گفت.

 


راز شماره 3

گذشته را فراموش كنید

آیـا تـا بـه حـال بـا شـوهـر خـود \"گـفـتـگویی\" داشـتـه ایـد كه به بگو مگوهای مـربـوط بـه نارضایتی‌های گذشته،اشتباهاتی كه انجام داده،اذیت و آزارهایی كه بشما روا داشته، و آنچه كه اكنون مدیون شما است، منتهی شده باشـد؟ چنـیـن مـوضوعی تقریبا در هر رابـطـه ای اتــفاق می‌افتند اما واقعیت باقی می‌مـاند؛ مـردها وقـتـی آمـدنـش را حـس می‌كنند، آشفته حال شده و عقب می‌نشینند.

وقتی مردی از این وحشت دارد كه صحبتهایش در آینده تـحـریف و سـوء تـعبـیر شده، به دیـگران گــفته شده و یا علیه خودش مورد استفاده قرار گیرد، بیان احسـاسـات بـرایـش غیر ممكن می‌شود. و تنها راه عبور از این تله ارتباطی این اسـت كـه بدانید آنچه كه در گذشته اتفاق افتاده، و هــر آنچه كه او انجام داده و یا گفته، شما نیز درگـیـرش بوده اید. روابط همگی مانند رقص هستند. هیچكس خوب مطلق و یا بد مطلق نیست. در واقـع، بجای در نظر گرفتن یك فرد به عـنـوان شخصی بد یا خوب، بهتر است كه نقشهای بازی شده در روابط و نحوه گرفتار شدنمان در نـقشهایـی كه قدرت رها ساختن خود را از آنها نداریم، مورد توجه قرار داده شوند.

بـرای مثـال بـرخـی از زنـها عـاشق بازی نمودن با قربانی عشق خود هستند. آنها برای اعتبار بخشیدن و توجیه كردن احساسـات خودشان و نیز احساس قدرتـمندی در بـرابـر شریك زندگی خود، اشتباهات و خطاهای گذشته او را بهانه می‌ــكنند. در حقیقت ممكن است با این روش مدتی او را برای خود نگه دارند ولی آنچه كه مشخص است این رابطه متزلزل بوده و در آستانه شكست قرار دارد.

اگر میخواهید این وضعیت تاسف بار زندگی زناشویی را تغیـیـر داده و یـا از آن پیشگیری كرده و به شوهرتان كمك نمایید تا راحت با شـما حـرف بـزند، این راه را امتحان كنید: به سهم خود در شرایطی كه پیش آمده مسئولیتی را بعهده بگیرید و ببینید كه به چه نحو در مورد اتفاقی كه روی داده مـمكن است دخیل بوده باشید. البته این موضوع به معنای مقصر دانستن خود نیست. به شرایـط با دیدی باز بـنـگرید. به روی تمام مسـائلی كه او \"درست،\" و نه \"غلط\" انـجـام داده، تمركـز كـنـیـد. اگـر نــیاز به راهنمایی بیشتر داشتید، لیستی از آنچه كه در رابطه تان عاید شما شده است، و آنـچـه كه شما در عوض نصیب شـوهـرتـان نـموده اید، تـهیه كنیـد. بـه زمان هـایی كـه شما نیز مرتكب كوتاهی و قصور شده اید، و به راه هایی كـه هـر دوی شـما تـوسـط آن رشد یافته و تغییر كرده اید، توجه نمایید.

توانایی بخشش دیگران ممكن است فقط بـسادگی دانستن این باشد كه آنچه در مورد او یكسال پیش حقیقت داشته ( و نیز در مورد خـود شما ) شاید اكنون حقیقت نداشته باشد. در زمان حال متمركز باشید. یك ارتباط ماندگار و راستین مستلزم داشتن قابلیت ماندن در زمان حال و فراموش كردن گذشته می‌باشد

 

راز شماره 4

شنونده ای استوار و ایمن باشید

آیـا داشتن روابط صادقانه امكان پذیر است؟ فرض بر این است كه همه افراد بـرای صـادق بودن تلاش می‌كنـنـد. حـقیـقت این است كه تعداد اندكی چنین هستند. و دلیل عمده عدم صداقت این است كه عواقب و نتایج آن خوب و قابل توجه می‌بـاشد. اغـلـب مردان احساس می‌كنند كه زنهـا می‌خواهد و نیاز دارند كه دروغ بشنوند چون قادر به پذیرش صادقانه حقیقت نیستند. برخی از مردها تصور می‌كنند كه از بیان حقایق زندگی خود به هـمسرشان وحشت دارند چـرا كـه باعث آشفتگی و اضطراب وی خواهد شـد. در واقـع، بسیاری از زنان برای كنترل شوهر -- و رابطه -- خود از احساساتشان استفاده می‌كنند. آنها پاسخهای بخصوصی را از شوهر خود طلب می‌كـنند و در صورتی كه آن پاسخها را دریافت ندارند، احساس پریشانی خواهندنمود.سپس وقتی شوهرشان دهان نگشوده و صحبتی نمی‌كند، متعجب می‌گردند.

متاسفانه، بسیاری از زنان تصوراتی قدرتمند از چگونگی احسـاس و تـفكر یك مرد را نیز در سـر می‌پرورانند كه این نـوع خـیـال پـردازی بـاعث ویرانی حقیقت شده، و بـنـابـراین این گـونه بـه مردان اجازه می‌دهند كه از طریق طرز برخوردهای مختلف متوجه شوند كـه نیازی به بیان حقیقت نداشته و آنها نیز تمایلی به دانستن حقیقت ندارند.واضح است؟ اكثر زنها در این مـورد مقصرند، امـا اشـتیاق بـرای گوش دادن به آنچه كه او مجبور است بگویید سرآغاز یك رابطه كامل حقیقی محسوب می‌گردد. این باعث می‌شود تا یك مرد احـساس كند شریكی ثابت قدم دارد كه در پستی بلندی های زندگی همراه او خـواهـد بود.

اگر برای خروج از ایـن تصورات غیر واقعی آمادگی دارید، زمان آن رسیده كه سه چیز را از خـود سـؤال كنـید. چه میزان از حقیقت را می‌توانید تحمل كنید؟چقدر واقعا نیاز داریـد؟ آیا از شوهر خود می‌خواهـیـد كـه تـصـویری خیالی بـرای شما باشید، و آیـا مشتاقید به او اجـازه دهیـد حقیقی گردد؟ اینها سؤالاتی بزرگ هستند. شاید نتوانید همین حالا تمام واقعیت را به یك باره دریابید، اما قطـعـا می‌توانید عـضلات بردباری خود را پرورش داده و در مسیری مستقیم حركت نمایید.

به طرز عجیبی، همه تصور می‌كنیم كه تخـیـلات بـاعـث ایـجاد احساسی شگرف در ما می‌گـردد، اما در واقع، هر قدر بتوانیم حقایق بیشتری را دریابیم، نیرومندتر رشد خواهیم كـرد. تـوانـایی پـذیرش حقیقت از دیگران همچنان كه متوجه می‌شویم امنیت واقعی نه از تصدیق دیگران بلكه از صادق بودن با خود نشات میگیرید، افزایش می‌یابد.

راز شماره 5

با خودتان صادق باشید -- آگاه باشید

این پرسشی قدیمی‌ولی خـوب است: اگر با خودمان صادق نباشیم چگونه می‌توانیم با دیگران صداقت داشته باشیم؟بهترین روش كمك بـهر مـرد برای بیان راحت احساساتش این است كه ابتدا خود شما راحـت بـوده، طبـیعی رفـتـار نـمـوده صادق بوده و جو گرم و قابل پذیرشی ایجاد كنید. كسانی كـه در زنـدگـی بـا آنـهـا مـواجـه می‌شویم انـعــكاس بـخشهای مختلف خودمان هستند و ما افرادی را جذب می‌كنیم كه هركدام بنـحوی ما را در عشق ورزیدن به بخش دیگری از خودمان یاری می‌كنند.

به همین دلیل است كه عناوین مطرح شده در این مقاله را نه تنها در مورد مردان، بلكه باید در رابطه با خـودمـان هـم بكـار بـبـندیم. بــرای مثال آیا شما قادرید از قضاوت درمورد خودتان بگذرید؟ آیـا نارضـایـتی حـاصـل از اشتـبـاهاتی كـه در گذشته مرتكب شده اید را پایان می‌دهید؟ و آیا همیشه در انجام اشتباهاتی كه مرتكب شده اید پافشاری می‌كنید؟ وقتی با خود به این طریق رفتار می‌نـمایـیـد، طبـعـتا با شریك زندگی خود نیز به همین مـنوال رفــتار خواهید كرد. اگر شما در جوانی همیشه مورد بد رفتاری قرار گرفته و یـا در برخی از مسائل احساس كمـبود نـمـوده بـاشید، احـتمـال دارد همیـن رویـه را در مــورد شوهرتان در پیش بگیرید.

آگاهی در اینجا نقش تعیین كننده ای دارد. اگر می‌خواهید فضای پویاتر و باز تری را بین خود و شوهرتان ایجاد كنید، فهرست دقیقی از نـحوه رفـتار و مراعات خود با خود و نحوه برخورد نـزدیكانتان در گذشته با خود را تهیـه كنـید. اگر صدمه دیده اید، این فرصتی برای شما خواهد بود كه تصمیم بگیرید دیگر زندگی خود را بر اسـاس معـیـارهـای گذشته بنا نكنید. آنرا تغییر دهید. تصمیم بگیرید در بـرابـر خـود و كـسی كـه با او هستید، مهربان و پذیرا باشید.

گاهی اوقات ما در برابر فرد دیگری تسلیم می‌شویم به این انتظار كـه او نـیـز همین كار را انجام دهد. وقتی آن محقق نمی‌شود، خشمی‌پنهانی شروع به پیدایش می‌كند. چنـیـن حالتی باعث بروز رفتارهای متـنـاقـص و عـدم صـداقـت با خود و دیگران خواهد شد. برای رسیـدن بـه عدالت واقعی باید بدانید كه به همان اندازه ای كه می‌بـخشید، بـه هـمـان انـدازه هم بدست می‌آورید. وقتی به فردی احترام و توجهی مطلق را روا می‌داریـد، آن احترام و توجه را به خود نیز مبذول می‌نمایید. شما بهترین روش را در پیش گرفته اید و اثرات و نتایج سودمنـد آن دیـر یـا زود نـمایـان خواهند شد. زمانیكه با دیگران طوری رفتار میكنید كـه مـورد احـترامتان است، درحقیقت حسی از ارزش و اعتبار را ایجاد مینمایید.

با خودتان صادق باشید و متوجه خواهید شد كه این عمل مسری است. شریك زندگـی شما به همین منوال رفتارش را پیش خواهد گرفت. او بصورتی راحت و طبیعی صحبــت كرده و احساست واقعیش را ابراز خواهد نمود
 
مطالب مرتبط:
خانمها بخوانند!!!
صحبت درباره روابط عاشقانه گذشته : صحیح یا غلط
قوانین طلایی ارتباط همسران 
مردان اعتراف می کنند، زنان توجه کنند!
 

گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع:prfco.com