آيا افراد خلاق داراى ويژگى هاى خاصى هستند بررسى ها نشان مى دهد كه هر چند افراد خلاق از هوش بالاتر از متوسط برخوردار هستند، اما براى اينكه فرد بسيار خلاق باشد ضرورتاً نبايد نابغه باشد.
آيا افراد خلاق داراى ويژگى هاى خاصى هستند بررسى ها نشان مى دهد كه هر چند افراد خلاق از هوش بالاتر از متوسط برخوردار هستند، اما براى اينكه فرد بسيار خلاق باشد ضرورتاً نبايد نابغه باشد. افراد خلاق تازگى و بديع بودن را ترجيح مى دهند، پيچيدگى مسائل توجه آنان را جلب مى كند و به قضاوت هاى مستقل مى پردازند.
افراد خلاق در يكى كردن تفكر كلامى با تفكر بصرى و (تفكر منطقى و تخيلى) سرآمدتر از افراد غير خلاق هستند.
افراد خلاق بيشتر به وسيله علايق درونى خود نسبت به كارهاى خلاق برانگيخته مى شوند تا عوامل بيرونى نظير شهرت،پول يا تأييد ديگران. در واقع، وقتى دلايل بيرونى باعث انجام كارهايى مى شود كه ذاتاً جزو كارهاى فكرى خلاق به حساب مى آيد، ممكن است شخص انگيزه خود را براى انجام آن از دست بدهد.
علاوه بر موارد فوق افراد خلاق ويژگى هاى ديگرى نيز دارند كه آنها را از ساير افراد متمايز مى كند اين ويژگى ها عبارتند از:
* افراد خلاق، بخش عمده اى از وقت خود را صرف توجه دقيق به اطراف خود مى كنند و از اين طريق سوژه هاى جديدى براى فكر كردن پيدا مى كنند.
* افراد خلاق بسيار كنجكاو بوده و به طور مستمر در جست وجوى موضوعات پيچيده، جديد و ناشناخته و عجيب هستند. به همين سبب آنها در مقايسه با افرادى كه از توانايى خلاقيت كمترى برخوردار هستند، سؤالات بيشتر و پيچيده ترى را مطرح مى كنند. اين ويژگى را به سادگى در بچه ها مى توان تشخيص داد.
* حل مشكلات و مسائل توسط افراد خلاق از اصالت خاصى برخوردار است.
* انعطاف پذير هستند و در ارائه راه حل و انديشه بكر و بديع آمادگى بسيار دارند.
* به استقلال و ناهمنوايى تمايل دارند و در مواردى كه دستورهايى بر خلاف ميل و يا اعتقادات خود دريافت كنند به سرپيچى از آنها تمايل نشان مى دهند به اين سبب اعمال مديريت در مورد افراد خلاق بسيار دشوار است آنها اگرچه به دستور گرفتن از ديگران اعتقاد ندارند، نياز مبرم به مورد پذيرش واقع شدن دارند، زيرا اين احساس براى آنها آرامش خاطر دلپذيرى را ايجاد مى كند. ضمناَ آگاهى به اين مطلب كه انديشه هايشان مورد قبول واقع شده، اتكا به نفس زايدالوصف در آنان ايجاد مى كند.
* مسائل پيچيده را به مسائل ساده ترجيح مى دهند و با علاقه مندى بسيار براى يافتن راه حل مى كوشند.
* بر اساس نظريه وايت (۱۹۶۹) افراد خلاق على رغم استنباط ديگران، بسيار فعال نبوده،با مقايسه با ديگران از هوش و ذكاوت خارق العاده نيز برخوردارنيستند.هوش يكى از پيش نياز هاى خلاقيت است و پائين بودن درجه هوشى فرد معمولاً به پائين قرار گرفتن ويژگى خلاقيت منجر مى شود،اما هوش سرشار نيز دلالت بر خلاق بودن شخص نمى كند.كرتاگنبرگ بر اين عقيده است كه افراد داراى هوش پائين عموماً از نظر خلاقيت نيز ناتوانند و خلاقيت در افراد داراى هوش كمى بالاتر از ميانگين بيشتر مشاهده شده است. در اين مورد گرتزل معتقد است كه اشخاص باهوش و ذكاوت خوب در مدارج تحصيلى، بسيار خوب عمل مى كنند ولى شاهد كيفى كه دلالت بر خلاقيت آنها بكند بسيار كم است.
* مسائل و وضعيت هايى را مى بيند كه قبلاً مورد توجه قرار نگرفته است و فكرهاى بكرى را ارائه مى دهد.اصولاً يك فرد خلاق بى تفاوت از كنار مسائل نمى گذرد و محيط پيرامون را هميشه با دقت مورد توجه قرار مى دهد.
* ايده ها و تجربيات حاصل از منابع گوناگون را به هم ربط مى دهد و آنها را بر مبناى مزيتشان مورد بررسى قرار مى دهد. چراكه ارائه فكر مشكل نيست بلكه ارائه فكر و ايده هاى سودآور، مفيد، باصرفه و... مشكل خواهد بود.
* معمولاً چندين شق (بديل) براى هر موضوع معين دارند، به عبارتى سلاست فكر دارند.
نسبت به پيش فرض هاى قبلى ترديد مى كنند و محدود به رسم و عادت نمى شوند. از طرف ديگر تداوم حيات سازمان ها به بازسازى آنها بستگى دارد، بازسازى سازمان ها از طريق هماهنگ كردن اهداف با وضعيت روز و اصلاح و بهبود روش هاى حصول اين اهداف انجام مى شود، بدون بازسازى، سازمان نمى تواند دوام زيادى بياورد و بازسازى هم جز از طريق نوآورى كه خود ثمره خلاقيت است، ميسر نيست. بنابراين سازمان ها براى ادامه حيات و بقاى خود به بازسازى از طريق خلاقيت نيازمندند.