مترادف است با یک زندگی راحت. چه کسی است که این راحتی را نخواهد؟ مترادف است با شأن اجتماعی داشتن؛ چه کسی است که این شأن را نخواهد؟ مترادف است با تامین مالی؛ چه کسی است که آن را نخواهد؟ از موفقیت شغلی حرف میزنیم؛ موفقیتی که میتواند یکی از پایههای سلامت اجتماعی و سلامت روانیمان باشد. چگونه میتوان به آن دست یافت؟
با عمل به توصیههای این متن میتوانید 10 قدم به موفقیت شغلی نزدیکتر شوید...
1 هیچگاه مشکلات خودتان را مستقیما به مدیرتان انتقال ندهید. سعی کنید در مورد راهحلها از مدیرتان کمک بخواهید. با استراتژی و روابط از مدیرتان کمک بخواهید. هیچگاه مشکلات را بدون بیان راهحل به مدیرتان انتقال ندهید. برای مثال، نگویید که: «جستجوگری که به تازگی راهاندازی کردهایم قابل کنترل نیست و بخش پشتیبانی تعداد زیادی تلفن از طرف مردم داشته است. چهکار باید بکنیم؟» به جای ارائه چنین گزارشی، بهتر است بگویید: «گروه ما در حال بررسی مشکل است. ما با کاربران مستقیما صحبت کردهایم تا محدوده مشکل را مشخص کنیم. ما به کمک شما برای ارتباط با مدیریت بخش پشتیبانی احتیاج داریم ولی اجازه بدهید ما روی این مشکل کار کنیم و ببینیم آیا میشود سریعا حلاش کنیم؟»
2 اطلاعات کاریتان را روی دیوار اتاق کارتان نصب کنید. از اطلاعات خام استفاده کنید. این یک راه زیرکانه و کارآمد است تا به وسیله آن با همکارانتان و مدیرتان ارتباط برقرار کنید و نشان بدهید که در پروژههایتان جدی هستید. به این طریق، شما خدمات و برنامههایتان را (برای هر کسی که به اتاقتان بیاید) بدون آنکه از کارهایتان بگویید به نمایش میگذارید.
3 وقتی اعضای گروهتان اشتباهی مرتکب میشوند، بپرید اول صف و مسوولیت را بر عهده بگیرید. همیشه اشتباهاتی اتفاق میافتد. دنبال فرصتها بگردید و مسوولیتپذیری خودتان را نشان بدهید. مسوولیت اشتباهاتی که در گروهتان افتاده را بر عهده بگیرید؛ حتی اگر آن اشتباه مستقیما به شما ربطی نداشته باشد. مدیرتان را ملاقات کنید و مسوولیت کامل کار را بر عهده بگیرید. ملاقات با مدیرتان را بسیار کوتاه ترتیب دهید. لزومی به معذرتخواهی نیست. به جای آن، میتوانید قاطعانه از کلمات زیر استفاده کنید: «من مسوولیت این افتضاح را بر عهده میگیرم.» «قسمت اصلی این شکست در بخش من اتفاق افتاده است... من باید پیامد آن کار را میفهمیدم... من درستاش خواهم کرد.» یا بهتر است بگویید: «همه انگشتها گروه پشتیبانی را نشانه رفتهاند به خاطر این اشتباه. ولی در اصل اشتباه از من بوده است. من باید این پیامد را پیشبینی میکردم و زودتر با گروه پشتیبانی ارتباط برقرار میکردم.»
4 همه پروژههایی که پیش نمیروند یا به حاشیه رفتهاند را کنار بگذارید. سعی کنید حرکت رو به جلو و مثبتی در همه پروژههایتان داشته باشید ولی باید صادق باشید. همواره کارتان را ارزیابی کنید. اگر هیچ پیشرفتی حاصل نکردهاید سعی کنید موانع را رد کنید و یک تغییر اساسی در استراتژیتان بدهید. اگر پروژهای را رهبری میکنید که به نتیجهای نمیرسد، شهامت کنار گذاشتناش را داشته باشید. همکاران و مدیرتان بهخاطر صداقت و مسوولیتپذیریتان شما را تحسین خواهند کرد. برای مثال: «باید بگویم که این پروژه من است و به نتیجه نمیرسد. اشتباه از من بوده. بیایید آن را تمام کنیم و سراغ پروژه بهتری برویم.»
5 از «قدرت چوب شور» برای ایجاد دوستیها و تحتتاثیر قرار دادن همکاران استفاده کنید! یکی از بهترین راههای مورد توجه قرار گرفتن در شرکتهای بزرگ این است که همکارانتان را با غذا یا تنقلات سورپرایز کنید؛ مثلا هر بعدازظهر یک بسته چوب شور را از کمدتان بیرون بیاورید و همکاران و مدیرتان را برای داشتن استراحتی کوتاه و خوردن چوب شور دعوت کنید. قدرت بزرگ این کار کوچک را دستکم نگیرید!
6 کامپیوترهای مدیران و بالاسریهایتان را درست کنید یا به آنها آموزش دهید. گروه ارشد شما در سازمانتان ممکن است از لحاظ مهارتهای کامپیوتری ضعیف باشند و ممکن است آنها مایل نباشند که همواره از گروه پشتیبانی درخواست کمک بخواهند. راهی پیدا کنید تا گروه پیشتیبانی شخصی رییس و بالادستیهای خود بشوید. مهم نیست که این کار شما نیست ولی با این کار فرصتهای طلایی برای اتصال به بالادستیهای خود خواهید ساخت.
7 فعالانه و بهطور جدی اعتماد دیگران را جلب و از آنها تشکر کنید. وقتی یک پروژه تمام میشود، به تمامی دستاندرکاران (که شامل مدیران بالایی هم میشود) ایمیل بزنید و اعلام کنید که پروژه کاملا با موفقیت تمام شده و آشکارا از همه آنها تشکر کنید. این یک شیوه مفید است برای اینکه مدیریت به شما به چشم یک رهبر نگاه کند. در آخر سال، وقتی همه در حال گزارش کردن عملکرد گروههایشان هستند به گروههایی که با شما همکاری کردهاند نیز فکر کنید و برای آنها ایمیلی بفرستید و نشان بدهید ارزش کار آنها را میدانید و بگویید که انجام شدن پروژهتان به دلیل همکاری آنها نیز بوده است و دوست دارید که در سال آینده نیز از کمکهای آنها استفاده کنید.
8 برای انتقال دادن خبرهای بد و جلوگیری از افرادی که سد راه پروژهتان شدهاند، ملاقات حضوری ترتیب دهید یا شخصا با تلفن تماس بگیرید. هیچ وقت برای انتقال دادن نظرات مخالف یا خبرهای بد از ایمیل یا چت استفاده نکنید و حتما یا تلفن کنید یا حضوری آن را بیان کنید. اگر ایمیلی دریافت کردید که حاوی نظر مخالف و منفی بود یا اگر ایمیلی به شما رسید که نظرات مخالفان شما در آن کپی شده بود، هرگز از «پاسخ به همه» استفاده نکنید و این مجادله ایمیلی را تمام کنید. با شخص مورد نظر مستقیما تماس بگیرید. تعجب خواهید کرد که چهقدر سریع با تماس مستقیم میتوانید اشخاص را آرام کنید و به مجادله پایان بدهید. اگر شما همکاری مورد نیازتان را در یک پروژه دریافت نکردید، با شخص کلیدی تماس بگیرید و بگویید: «من میدانم که شما خیلی گرفتار هستید ولی گروه شما از منابع اصلی پروژه است. ما به کمک شما احتیاج داریم.» ایمیل یک کانال مناسب برای انتقال دادن خبرهای خوب است زیرا به راحتی میتوان خبر را به همه ارسال کرد.
9 از جلسههای طولانی پرهیز کنید. با قوه ابتکارتان ملاقاتهای کوتاهمدت سازماندهی کنید و پاسخهای کوتاه و صریح به ایمیلها و تلفنهایتان بدهید. هیچچیز به اندازه جلسههای طولانی و کنفرانس تلفنی طولانیمدت انرژیتان را از بین نمیبرد. اگر پاسخ سریع به ایمیلها و تلفنهایتان ندهید، مشکلات میتوانند بزرگ شوند و شما به جلسههای طولانیمدت برای بحث در مورد مشکلات احضار خواهید شد. سعی کنید در پاسخ دادن سریع به ایمیلها و تماسهایتان فعال باشید و برای برقراری تماس بیشتر برای حل مشکلات ملاقاتهای مفید و کوتاهمدتی را سازماندهی کنید.
10یک درجه بالاتر از بقیه همکارانتان لباس بپوشید. این یک پیشنهاد ظریف و زیرکانه است. اصلا قرار نیست غیرمعمولی یا جدا از همکارانتان به نظر برسید، فقط کافی است کمی بهتر از آنها باشید. یک فروشگاه خوب پیدا کنید و به فروشنده بگویید که هر روز سر کار چهجور لباسی میپوشید و از او بخواهید پیشنهادهای بهتری برای خوشلباس بودن به شما ارائه کند. نه خیلی معمولی باشید، نه خیلی غیرمتعارف، فقط بهتر باشید، همین. این هزینه را بپردازید تا ببینید چقدر در پیشرفت شغلیتان موثر است.
گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع: salamatiran.com
مطالب پیشنهادی:
چگونه ممکن است رنگها بهره وری و موفقیت شما را تحت تاثیر قرار دهند؟
چگونه ذهنمان را در هر سنی که هستیم شاداب و زیرک نگه داریم؟
از فقر تا شهرت
امسال، سؤالها لو میره...
روزمرگی، چرا؟