این همان قرمز محبوب شماست که رکورد تعویض مدیر عامل را دارد و اسفا که اکثرشان با شعار تغییر و صید افتخار آمدند اما از بازتاب روزگار تنها بد وبیراه بدرقه خروجش شان شد.

پارس فوتبال نوشت:

1-
برای تیمی که  از افتخاراتش در دهه جاری تنها  به دو جام قهرمانی  ( آن هم  با اسانس معجزه ) می توان اشاره کرد نه تنها  تساوی با قعرنشین بوشهری هیچ جای شگفتی ندارد که حتی بعد از باخت  هم باید به مثابه همه روزهای  بی جامی  دهه هشتاد  قرص فراموشی خورد و جرعه بی خیالی سر کشید. این همان قرمز محبوب شماست که رکورد تعویض مدیر عامل  را دارد  و اسفا که اکثرشان با شعار تغییر و صید افتخار آمدند اما از بازتاب روزگار تنها بد وبیراه بدرقه خروجش شان شد. پرسپولیس با قعرنشین بوشهری در تهران و آن  هم برابر چشمان  بیش از شصت هزار هوادار خودی مساوی می گیرد ، پرسپولیس با وعده پیروزی پر گل برابر شاهین ، سحر هوادارنش را به افطار می رساند اما آن  چیزی که از افطار تا سحر بعدی به آنها می هد  همان حس  پر تکرار اکثر روزهای دهه خاکستری هشتاد است ؛ حسرت ، افسوس و لعنت به نفسی که او را فریفت تا با اتوبوس به تماشای مثلا فوتبال، گران سواران سرخ بیاید. مقصر کیست؟ قطعا نمی توان  همه را به گردن  آن به اصطلاح مدیران انداخت .   
2-
یک دهه قبل در همین ورزشگاه سیمانی غرب تهران  یک حادثه خارق العاده رخ داد که نمونه مشابهش را در کمتر جایی از جهان می توانستید یافت کنید؛ آن روز علی پروین که دوشنبه شب آرام  در vip نشسته بود درهمان جایی  قرار داشت که امروز حسین عبدی می نشیند ، پرسپولیس توان عبور از پاس ( که آن وقت هنوز واقعا  پاس بود)  را نداشت و در ترکیب اصلی آن تیم ، دو نفر به روی اعصاب تماشاگران سمباده می کشیدند، یکی شان همین حسین عبدی مرد جنتلمن امروز بود که روزهای پایانی فوتبالش را  طی می کرد و دیگری اسماعیل هلالی. درست در همان دقایقی که دیشب پرسپولیس به شاهین گل زد صبر تماشاگران همیشه صبور قرمز به سر آمد و آنها  با همه احترامی که برای اسطوره شان  قائل بودند از  شعار معروف "حیا  کن رها کن" برای بازیکنان نام برده استفاده کردند. فوتبال عبدی به پایان رسید و دیگر هلالی هرگز آن بازیکن سابق نشد. حالا تاریخ به نوع دیگری تکرار می شود ؛ زلاتکو کرانچار در شش بازی به صورت کامل و بدون تعویض از حسین بادامکی استفاده می کند. آنچه وظیفه رسانه مکتوب بود انتقاد از نوع بازی پر اشتباه مردی است که به اشتباه شماره فاخر یازده را بر تن کرده ؛ همویی که فصل قبل حتی سانتی متری جا  روی نیمکت هم نداشت و تنها مجاز بود بدون خرید بلیت از روی سکو بازی بهادرعبدی با پیراهن پرسپولیس را به تماشا بنشیند.کرانچار در هر شش بازی گذشته برای توجیه این حضور شائبه انگیز گفت ؛ من از بادامکی رضایت دارم. اما حالا مالکان اصلی پرسپولیس صبرشان تمام شده است. آیا گوش زلاتکو قبل از ضربه پنالتی باقری صدای اعتراض را شنید؟ حسین عبدی که خود روزی سیبل این اعتراضات بود برای مافوقش شرح ماوقع  داد، شاه مهره او چگونه سکوها را به آتش کشیده است؟ اما باز هم مشکل قرمزها  او نیست. فرم و محتوای بازی پرسپولیس ،  تعویض ها و ترکیب اصلی اش  ایراد دارد که شوربختانه شماره هفت قبلی و یازده فعلی ، کاریکاتور وار آن میانه توپ لو می دهد تا شعار حیا کن را بشنود.
3-
تیمی که هشت سال دهه جاری را تنها با دو جام به اینجا رسانده  بار سنگینی برای قهرمانی در لیگ نهم ندارد اصلا متابولیسم فکری  تماشاگرانش  اینچنین است که با  وعده قهرمانی استارت بزنند و نم نمک به همان رده پنجم ششم  بسنده کنند . تیمی که اول بازیکن با نظر مدیرش می خرد سپس مربی برایش  پیدا می کند  نباید از تساوی با قعرنشین بوشهری شوکه شود .اینجا همه چیز سر جای خویش است و مطمئنا کسی به خاطر تساوی خودکشی نمی کند  تنها یک تمنا برای پرسپولیسی ها می ماند ؛ کسی آنها را فریب ندهد که تیمی می سازد  هجومی و کوبنده و قهرمان چرا که با شماره یازده و ده و آن چند خرید جالب دیگر نهایتا  می توان تیمی مثل شاهین را با پنالتی مشکوک در تهران برد البته اگر معمارش معمار زاده  نباشد ...

 

گردآوری:گروه خبر سيمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:parsfootball.com