فوتبالیست‌های صاحب‌نام برزیلی اغلب دوران کودکی خود را با یک آرزوی مشترک سپری کرده‌اند....
 
آرزوی مشترک آنها اما بازی در لیگ‌های معتبر جهان نیست. اشتباه نکنید‍! آرزوی کودکانه آنها ساده‌تر از این حرف‌هاست؛ آرزویی که در خرید یک جفت کفش واقعی فوتبال خلاصه می‌شود. در این بین کاکا یک استثنا محسوب می‌شود. او از یک خانواده نسبتا مرفه برخاسته است. از حاشیه‌های رایج در مورد افراد مشهور به دور بوده و فراتر از آن، فردی اخلاق‌گراست و به مبانی مذهبی نیز به شدت پایبند است. اما آنچه پای کاکا را به صفحات «سلامت» باز کرده، اتفاقی است که در 18 سالگی برای او رخ داده است. با هم زندگی این ستاره 25 ساله برزیلی را مرور می‌کنیم.

ریکاردوایزمون دوسانتوز برخلاف بسیاری از ستاره‌های برزیلی در محله مرفه‌نشین برزیلیا به دنیا آمده است. پدرش مهندس شهرسازی و مادرش معلم بود. وقتی ریکاردو 6 سال داشت، خانواده سانتوز به دلیل موقعیت شغلی پدر به سائوپائولو نقل مکان کردند؛ جایی که ریکاردو به مدرسه فوتبال تیم مشهور سائوپائولو پا گذاشت. پرتغالی‌زبان‌ها نام «ریکاردو» را به اختصار «کاکا» صدا می‌کنند. اما نام مهاجم مشهور تیم ملی برزیل ماجرای دیگری دارد. ردریگو برادر کوچک کاکاست. وقتی ردریگو تازه زبان باز کرده بود، نمی‌توانست نام برادر بزرگش را درست تلفظ کند. برای همین به او کاکا می‌گفت؛ نامی که امروز برای مرد سال فوتبال جهان در سال 2007 باقی مانده است!

جو فرهنگی حاکم بر خانواده کاکا به‌گونه‌ای بود که فوتبال هیچ‌وقت نتوانست تیر خلاصی را به درس و مشق او بزند. کاکا همزمان در دو مدرسه حاضر می‌شد. هر چند در یکی بی‌رقیب شاگرد اول بود و در دیگری شاگردی متوسط.

کاکا هنوز به 12 سالگی نرسیده بود که مربیان سائوپائولو تولد یک ستاره دیگر را در آسمان فوتبال برزیل با پدر و مادرش در میان گذاشتند. این تولد اما با یک «اگر» بزرگ همراه بود. کاکا پاهای بسیار لاغری داشت و فیزیک بدنی‌اش چندان تناسبی با فوتبال امروز دنیا نداشت. مربیان بدنسازی و متخصصان تغذیه رژیم غذایی و برنامه ورزشی اختصاصی را برایش طرح‌ریزی کردند و به پدر و مادرش گفتند که اگر فرزندشان این برنامه را رعایت کند به منحنی رشد طبیعی باز خواهد گشت و به فوتبالیستی تمام‌عیار تبدیل خواهد شد. اتفاقی که 5 سال بعد رخ داد و کاکا در سن 17 سالگی پیراهن تیم اول برزیل را به تن کرد. کاکا اولین حقوق فوتبال حرفه‌ای‌اش را به برادر کوچکش هدیه کرد تا خیالش از خرج و مخارج دانشگاهی کاملا راحت باشد.
جوان‌ترین سفیر سازمان ملل برای مبارزه با فقر و گرسنگی

کاکا بازیکن منحصر به فردی است. برخلاف بسیاری از بازیگران صاحب‌نام شهرت حتی لحظه‌ای نتوانسته او را از راهی که برای زندگیش برگزیده است منحرف کند. از سن 14 سالگی تا امروز او یک مسیحی معتقد باقی مانده است. ژست کاکا بعد از گل‌هایش به خوبی عمق اعتقادهای او را نشان می‌دهد. او تمام گل‌هایش را به خدا تقدیم می‌کند. وقتی کاکا در سال 2007 میلادی گل قهرمانی آ.س میلان را به ثمر رساند، عکاسان لحظه‌ای را ثبت کردند که هنوز هم در موردش صحبت می‌شود. کاکا پیراهن خود را بالا زد و تی‌شرتی را به دیگران نشان داد که روی آن نوشته شده بود: «من متعلق به حضرت مسیح هستم!»
اما مبانی دینی و اعتقادی برای کاکا بسیار فراتر از این نمایش فوتبالی است. او یک دوره تخصصی دین‌شناسی را نیز پشت سر گذاشته است به امید آنکه روزی پس از پایان دوران فوتبال حرفه‌ای‌اش به یک مبلغ روحانی تبدیل شود. اعتقاد مذهبی کاکا در سبک بازی فوتبال او هم بی‌تاثیر نبوده است. تقریبا هیچ تماشاگر فوتبالی به خاطر ندارد که کاکا حین بازی از کوره در رفته باشد. کاکا هرگز به کسی در زمین فوتبال ناسزا نمی‌گوید و تا امروز با هیچ‌کس دست به یقه نشده است. او می‌گوید: «خداوند ایمان را به قلب من هدیه داده است و من باید نشان دهم که همه افراد می‌توانند با ایمان به او زندگی زیباتر و آرام‌تری داشته باشند.» کاکا از 22 سالگی به‌عنوان جوان‌ترین سفیر سازمان ملل در برنامه مبارزه با «فقر و گرسنگی» با این سازمان همکاری می‌کند.
4 سال صبر برای یک عشقکاکا در سال 2005 میلادی وقتی که 23 سال داشت، ازدواج کرد. کارولین سلیکو نه خواننده است و نه مانکن. ماجرای آشنایی او با کاکا هم مثل خیلی از ستاره‌های هنری و ورزشی در میهمانی‌ها و مراسم خاص رخ نداده است. اولین ملاقات کاکا و کارولین به 4 سال پیش از آن برمی‌گردد. وقتی کارولین هنوز یک دانش‌آموز 14 ساله بود. کاکا از همان زمان عاشق کارولین شد و برای رسیدن به عشق خود، 4 سال صبر کرد. در آن مدت برخلاف جو حاکم بر جوامع آمریکای جنوبی هرگز روابط آنها از حد متعارف فراتر نرفت. او دو سال پس از ازدواج‌شان در این مورد گفت: «کتاب مقدس به ما می‌آموزد که برای رسیدن به عشق حقیقی باید صبر داشت. اگر زندگی امروز ما پس از دو سال همچنان زیباست، به خاطر آن است که ما صبر کردیم!» کارولین و کاکا سال گذشته صاحب اولین فرزند خود شدند.
یک معجزه در زندگی کاکا

زندگی کاکا پر از اتفاقات خارق‌العاده است. اما در یکی از آنها به گفته خودش او با چشمان خود «دست خدا» را دیده است. در سال 2000 میلادی وقتی کاکا در ویلای تفریحی پدربزرگش به سر می‌برد با مغز به زمین خورد! ماجرا از این قرار بود که کاکا یک لحظه در محاسبه عمق استخر دچار اشتباه شد و با سر در قسمت کم‌عمق آن شیرجه زد. شیرجه زدن همان و پیچ‌خوردگی شدید گردن و شکستن مهره‌های کمر همان!

پزشکان در آن زمان نه تنها امیدی به بازگشت بازیکن جوان سائوپائولو به مستطیل سبز نداشتند بلکه بدتر از آن شواهد اولیه حاکی از آن بود که به احتمال زیاد او تا آخر عمر مجبور است روی ویلچر بنشیند. اما در کمال ناباوری او پس از یک سال استراحت و تمرین‌های حساب شده توانست بار دیگر به فوتبال بازگردد بازگشتی که آن هم یک بازگشت معمولی نبود. در اولین بازی، کاکا در 14 دقیقه آخر به زمین فرستاده شد و توانست در همین مدت 2 گل را برای تیم سائوپائولو به ثمر برساند.

کاکا پس از بهبودی‌اش، به خاطر لطفی که خدا در حقش کرده بود 10 درصد از حقوق میلیونی سالانه‌اش را به کلیسا می‌دهد تا صرف امور خیریه شود.

 

گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:salamatiran.com