جان کارپنتر به عنوان یکی از فیلمسازان شاخص در حوزه فیلم‌های ترسناک و علمی تخیلی شهرت دارد و سازنده آثاری چون....

جان کارپنتر قالب سه‌بعدی را بیشتر یک ژست می‌داند و معتقد است وقتی آن عینک‌های مخصوص را به چشم می‌زنیم همه تصوراتمان به هم می‌ریزد.
به گزارش خبرآنلاین، جان کارپنتر به عنوان یکی از فیلمسازان شاخص در حوزه فیلم‌های ترسناک و علمی تخیلی شهرت دارد و سازنده آثاری چون «هالووین»، «مه»، «فرار از نیویورک»، «موجود»، «در کام جنون» و «فرار از لس آنجلس» است.

او سال 2010 پس از حدود 10 سال دوری از سینما با تریلر «بخش» بازگشت که درباره تجربه‌های عذاب‌آور زنی جوان در یک آسایشگاه روانی است. اخیرا نسخه دی‌وی‌دی‌ این فیلم به بازار آمده است.

نشریه بریتانیایی ایندیپندنت به این بهانه با فیلمساز 63 ساله نیویورکی گفت‌و‌گویی کوتاه انجام داده که در ادامه می‌خوانید.

- خیلی هولناک بود که شور و شوقم برای فیلمسازی را از دست داده بودم. من از دهه 1970 بی‌وقفه فیلم می‌ساختم، اما در نهایت از همه چیز خسته شدم. سال 2001 که «اشباح مریخ» ساختم دیگر از پا درآمدم، برای همین به خودم استراحت دادم. از هالیوود دور شدم و سعی کردم وقت بیشتری را با خانواده‌ام بگذرانم. با «بخش» بار دیگر لذت فیلم ساختن را پیدا کردم و الان روی چند پروژه جدید کار می‌کنم.

- دو نوع داستان ترسناک داریم. همه چیز درباره منشا شرارت است. نوع اول شرارت بیرونی است: یک قبیله دیگر، یک فرد دیگر یا آدم‌هایی که در بیشه‌ زندگی می‌کنند؛ نوع دوم شرارت درونی است، جایی که منشا شرارت درون خود شماست. این داستان را سخت‌تر می‌توان روایت کرد.

- ما به دنیا آمده‌ایم که بترسیم. همین که از رحم بیرون می‌آییم شروع به گریه کردن می‌کنیم. طبیعت ما با این نگاه پیرامونی برنامه‌ریزی شده که از چیزهایی که به سرعت به طرفمان می‌آید و ممکن است بخواهند ما را بخورند، بترسیم. همه ما از مرگ، ناشناخته‌ها و از دست دادن عزیزانمان می‌ترسیم و به همین خاطر است که نمایش ترس در همه فرهنگ‌های جهان کاربرد دارد.

- من بلدم با هلی‌کوپتر پرواز کنم. من به نسل جنگ ویتنام تعلق دارم، اما هیچ‌وقت نجنگیده‌ام. از آن دور بوده‌ام. با این حال، فیلم‌هایی درباره آدم‌هایی ساخته‌ام که در موقعیت خطرناک قرار دارند. خلبان شدم تا بخشی از این موقعیت را تجربه کنم. خلبانی خارج از منطقه امن من بود، اما آن‌قدر خوب یاد گرفتم که برای خودم هم غافلگیرکننده بود.

- فیلم‌های سه‌بعدی صرفا یک جور ژست هستند. در دهه 1950 که بچه بودم به فیلم‌های سه‌بعدی علاقه زیادی داشتم و از این فیلم‌ها زیاد می‌دیدم. ایده‌ای هیجان‌انگیز است، البته تا وقتی که هنوز  آن عینک‌های احمقانه را به چشم نزده‌اید. وقتی این کار را می‌کنید همه چیز مقابل چشمان شما حالتی احمقانه پیدا می‌کند و به خودتان می‌گویید، «عجب آشغالی!»، اما این حرفه نمایش است. برای همین اگر کسی کلی پول به من بدهد، شاید فیلمی با این فرمت بسازم.

- ایده‌های هالیوود تمام نشده است. مشکل (مربوط به بازسازی‌های بی‌شمار) این است که شبکه‌های کابلی، آی‌پد و شبکه‌های اجتماعی توجه را از سینما منحرف کرده‌اند. سخت می‌توان از میان این همه به‌هم‌ریختگی رد شد. استودیوها سراغ پروژه‌هایی می‌روند که برای مردم آشنا هستند، چون این روزها انجام کارهای جدید واقعا پرخطر است.



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: khabaronline.ir