روزشمار شب‌ های ماه محرم؛ شب سوم و حضرت رقیه(س)
شب سوم کربلا: عمر بن سعد یک روز پس از ورود امام علیه ‏السلام به سرزمین کربلا یعنی روز سوم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد. امام حسین علیه‏ السلام قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش در آن...
شب‌های عاشقی؛ روزشمار وقایع کربلا

شب سوم: حضرت رقیه(س)
رقیه(س) دردانه سه ساله حسین بن علی(ع) است. نام مبارک او در بعضی از کتاب های تاریخی و مقاتل نقل شده است و برخی دیگر مانند ریاض الاحزان از او با نام فاطمه صغری یاد کرده اند. رقیه(س) در روز سوم صفر سال 61ه ق در سفر اهل بیت به شهر شام از دنیا رفته است. شاید نام گذاری روز سوم محرم به نام این بانوی کوچک به این انگیزه بوده که در گرماگرم عزاداری دهه اول، از مظلومیت او یادی شود.

حضرت رقیه الگوی تربیت صحیح است. با تدبر در جملات کوتاهی که او هنگام دیدن سر بریدة پدر به زبان آورده به خوبی می توان دریافت که این کودک از چه معرفت والایی برخوردار بوده است.

عمر بن سعد یک روز پس از ورود امام علیه ‏السلام به سرزمین کربلا یعنی روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد. امام حسین علیه‏ السلام قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش در آن واقع می‏شد را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان کنند. در این روز "عمر بن سعد" مردی بنام "کثیر بن عبداللّه‏" ـ که مرد گستاخی بود ـ را نزد امام علیه‏ السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند.

کثیر بن عبداللّه‏ به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل برسانم؛ ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلاً چنین قصدی نداریم. هنگامی که وی نزدیک خیام رسید، ابو ثمامه صیداوی (همان مردی که ظهر عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا کرد) نزد امام حسین علیه ‏السلام بود. همین‏که او را دید رو به امام عرض کرد: این شخص که می‏آید، بدترین مردم روی زمین است.

پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد امام حسین علیه ‏السلام برو. گفت: هرگز چنین نمی‏کنم. ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ کنی. گفت: هرگز! ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشت‏کاری هستی و من نمی‏گذارم بر امام وارد شوی. او قبول نکرد، برگشت و ماجرا را برای ابن سعد بازگو کرد. سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیکی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمده‏ای؟ حضرت در جواب فرمود: مردم کوفه مرا دعوت کرده ‏اند و پیمان بسته ‏اند، بسوی کوفه می‏روم و اگر خوش ندارید بازمی‏گردم... .



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ



مطالب پیشنهادی:
روزشمار شب‌ های ماه محرم؛ شب دوم و ورود به کربلا
وقتی مجری جوان تلویزیون یک تنه جلوی قانون ممیزی می‌ایستد!
سرطان و خانه نشینی مجری دوست‌داشتنی تلویزیون + فیلم
با فیلم جدید پژمان جمشیدی آشنا شوید + تصاویر پشت صحنه
این زن در میانسالی به بلوغ می رسد + عکس