مروی بر روند شكلگیری روز جهانی كارگر
هر ساله در اولین روز ماه مه كارگران در اقصی نقاط جهان گرد هم میآیند تا ضمن گرامیداشت یادمان سركوب شورش كارگران آمریكایی در اول ماه مه ۱۸۸۶ ، نارضایتی خود را از شرایط ناعادلانه کار و زندگی در مقایسه با سایر اقشار جامعه بیان کرده و اعتراض خود را به ستم و نابرابری نظام سرمایهداری به گوش همه رسانده و تلاشها و خواستشان را برای دستیابی به حقوق و شأن انسانی فریاد کنند.
فرآیند نامگذاری روزی به عنوان "روز كارگر" از سالهای میانی قرن نوزدهم آغاز و با فراز و نشیبهای فروان همراه بوده است.
اولین بار این کارگران استرالیایی بودند که در سال 1856 تصمیم گرفتند در یک روز خاص دست از کار کشیده و با برگزاری گردهمایی و فعالیتهای گروهی مختلف، خواسته خود یعنی حداکثر 8 ساعت کار در روز را مطرح کنند. برای این امر نیز روز 21 آوریل همان سال را انتخاب کردند. در ابتدا این برنامه فقط برای همان سال در نظر گرفته شده بود ولی از آنجا که این مراسم شور و شعف زیادی را در بین کارگران ایجاد کرده و حس حقطلبی و مبارزهجویی آنها را برانگیخته بود تصمیم گرفتند این مراسم هر ساله برگزار شود.
طی سالهای بعد نیز اعتصابات و اجتماعات زیادی بین کارگران جهت احقاق حق خود در نقاط مختلف جهان بویژه اروپا و آمریکا برگزار شد.
در دسامبر سال ۱۸۶۹ در شهر فیلادلفیا؛ ۹ خیاط اروپایی یك انجمن كارگری را بنیان گذاشتند که آن را «شوالیههای کارگر» نامیدند. این انجمن کارگری به سرعت رشد کرد. آنها با فروپاشی اتحادیه ملی کارگری در سال ۱۸۷۳ که گروه بزرگی از کارگران اصلاحطلب را نمایندگی میکرد، به تدریج بزرگتر شدند. شعار آنها «صدمه به یک نفر، نگرانی برای همه» بود و برای اهدافی همچون ۸ ساعت کار روزانه، توقف کار کودکان و دستمزد برابر تلاش میکردند. ساختار اقتدارگرای انجمن، سوء مدیریت، اعتصابات ناموفق و پدیدارشدن فدراسیون کارگری ایالات متحده باعث افول این انجمن شد .«شوالیههای کارگر» اولین دوشنبه سپتامبر هر سال را كه سالگرد یكی از بزرگترین تجمعاتشان در سال 1884 بود ، روز كار گر میدانستند.
از دیگر اتفاقات مهم كارگری كه در قرن 19 رخ داد میتوان به کمون پاریس اشاره کرد.
اصطلاح کمون پاریس، در اصل، به حکومت پاریس در طول انقلاب فرانسه اطلاق میشود. اما، بیشتر مرسوم است که از این کلمه برای اشاره به حکومت سوسیالیستی که در دورهای بسیار کوتاه از ۱۸ مارس(به طور رسمیتر از ۲۶مارس) تا ۲۸ مه ۱۸۷۱ بر پاریس حکم راند، استفاده شود و از آن به عنوان اولین حکومت کارگری یاد میشود به طوریکه اكثریت قریب به اتفاق نفرات اول حكومت از میان كارگرانی بودند كه قبلا"اعضا شوراهای كارگری" بودند. در این دوره 2 ماهه قوانین بحثبرانگیز زیادی تصویب شد که به عنوان نمونه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بخشش کرایه خانهها برای کل زمان محاصره ، لغو شبکاری در صدها نانوایی پاریس و لغو حکم اعدام (و سوزاندن گیوتینها)، در نظر گرفتن حقوق برای همسران اعضای گارد ملی که در طول نبرد کشته شده بودند و فرزندان احتمالی آنان، بازگرداندن مجانی همه ابزار کار کارگران از انبارهای وثیقهگذاری دولت، به تعویق انداختن مهلت بازپرداخت همه وامها و قرضها (و الغای سود مضاف بر آنها) ، ملغی کردن نظام وظیفه اجباری، جایگزینی گارد ملی با ارتش دائمی،جدا کردن کلیسا از دولت و بخشیده شدن تمام داراییهای کلیسا به دولت، حذف مذهب از مدارس، رایگان بودن تحصیلات عالی و آموزش فنون کار برای همه و...)
هر چند پایان این دوره با شکست شدید کمون و اعدام گسترده شرکت کنندگانش همراه بود اما این دوره به یکی از مهمترین دورههای سیاسی تاریخ جهان تبدیل شد.
در طی سالهای 1880 و بعد از آن نیز اعتصابهای عمومی كارگری در كشورهای پیشرفته مانند آمریكا- فرانسه - آلمان - ژاپن- روسیه و ... به صورت زنجیرهای رخ داد. خواست مشترك كلیه اعتصابها، كاهش ساعت كار بدون كاهش دستمزد بود. در سال 1884 فدراسیون سندیكای صنعتی و تجارتی كه بعدها به فدراسیون آمریكایی كار تغییر نام داد كنگرهای تشكیل داد كه در این كنگره تصمیم گرفته شد برای دست یافتن به هشت ساعت کار در روز اول ماه مه 1886، دست به اعتراض عمومی به صورت متشكل زده شود. كارگران و سازمانهایی چون "شوالیههای كارگر" و سازمانهای سوسیالیستی و آنارشیستی به این جنبش پیوستند ، این تشكلها 18 ماه فرصت داشتند تداركات لازم را برای این اعتراض عمومی را مهیا كنند.
بدین ترتیب در اول ماه می سال 1886 در شهر شیکاگو 400000 کارگر دست به اعتصاب زدند. این روز را میتوان اوج حرکتی دانست که با اعتصابهای پیاپی از سال 1880 آغاز شده بود. در این روز کارگران با برخورد شدیدی از جانب پلیس روبرو شدند.
در چهارمین روز تظاهرات شیکاگو، کارگران اعتصابی و هوادارانشان در میدان Haymarket جمع شده و از آنجا به حرکت درآمدند. سخنرانان آنان که چند فعال کارگری سوسیالیست بودند بر یک گاری بزرگ سوار شده و شعار میدادند. پس از طی مسافتی، پلیس اطراف این گاری را گرفت و خواست که تظاهرکنندگان متفرق شوند که ناگهان انفجاری صورت گرفت، ۷ پلیس و ۴ کارگر کشته شدند.(چند سال بعد مشخص شد که این انفجار کار پلیس بوده است) این حادثه سبب شد که پلیس برای سرکوب تظاهرات به سمت جمعیت آتش گشوده و 40 کارگر کشته شوند. در پی این حادثه دولت آمریکا بسیج گستردهای علیه کل طبقه کارگر آمریکا بوجود آورد و موج دستگیری کارگران و محاکمه رهبران آنها در سراسر آمریکا صورت گرفت .هشت تن از فعالان مهم کارگری دستگیر و هفت نفر آنها به اعدام محکوم شدند که حکم دو تن از آنان به حبس ابد تقلیل یافت. یکی از محکومان به اعدام، پیش از اجرای حکم خودکشی کرد و چهار نفر دیگر به دار آویخته شدند.
در 20 ژوئیه ۱۸۸۹ و در صدمین سالگرد سقوط زندان باستیل فرانسه، رهبران جنبشهای کارگری کشورهای مختلف در پاریس گردهم آمدند تا یک بار دیگر پس از گذشت ۲۵ سال از شکلگیری انترناسیونال اول توسط کارل مارکس، انترناسیونال را احیا کنند. در ساعات پایانی برگزاری کنفرانس یکی از نمایندگان حزب سوسیالیست کارگری آمریکا پیشنهاد کرد که هر سال در یک روز در سراسر دنیا تظاهرات عمومی برگزار شود و خواست آن تقلیل ساعات کار باشد. کنگره پاریس روز اول ماه مه رابه دلیل عملکرد قابل توجه کارگران آمریکایی در سال ۱۸۸۶به عنوان روز جهانی کارگر (May Day) انتخاب کرد.
هر چند در برخی از كشورهای جهان همچون آمریكا و كانادا به جهت نگرانی از تقویت جنبش سوسیالیستی نخستین دوشنبه ماه سپتامبر( روزی را که شوالیههای کارگر برای گرامیداشت روز کارگر مورد توجه قرار داده بودند) را روز جهانی كارگر مینامند، ولی در بسیاری از كشورهای جهان از جمله كشورهای اروپایی و آسیایی اول ماه مه بهعنوان روز جهانی كارگر شناخته میشود.
هر ساله در اولین روز ماه مه كارگران در اقصی نقاط جهان گرد هم میآیند تا ضمن گرامیداشت یادمان سركوب شورش كارگران آمریكایی در اول ماه مه ۱۸۸۶ ، نارضایتی خود را از شرایط ناعادلانه کار و زندگی در مقایسه با سایر اقشار جامعه بیان کرده و اعتراض خود را به ستم و نابرابری نظام سرمایهداری به گوش همه رسانده و تلاشها و خواستشان را برای دستیابی به حقوق و شأن انسانی فریاد کنند.
فرآیند نامگذاری روزی به عنوان "روز كارگر" از سالهای میانی قرن نوزدهم آغاز و با فراز و نشیبهای فروان همراه بوده است.
اولین بار این کارگران استرالیایی بودند که در سال 1856 تصمیم گرفتند در یک روز خاص دست از کار کشیده و با برگزاری گردهمایی و فعالیتهای گروهی مختلف، خواسته خود یعنی حداکثر 8 ساعت کار در روز را مطرح کنند. برای این امر نیز روز 21 آوریل همان سال را انتخاب کردند. در ابتدا این برنامه فقط برای همان سال در نظر گرفته شده بود ولی از آنجا که این مراسم شور و شعف زیادی را در بین کارگران ایجاد کرده و حس حقطلبی و مبارزهجویی آنها را برانگیخته بود تصمیم گرفتند این مراسم هر ساله برگزار شود.
طی سالهای بعد نیز اعتصابات و اجتماعات زیادی بین کارگران جهت احقاق حق خود در نقاط مختلف جهان بویژه اروپا و آمریکا برگزار شد.
در دسامبر سال ۱۸۶۹ در شهر فیلادلفیا؛ ۹ خیاط اروپایی یك انجمن كارگری را بنیان گذاشتند که آن را «شوالیههای کارگر» نامیدند. این انجمن کارگری به سرعت رشد کرد. آنها با فروپاشی اتحادیه ملی کارگری در سال ۱۸۷۳ که گروه بزرگی از کارگران اصلاحطلب را نمایندگی میکرد، به تدریج بزرگتر شدند. شعار آنها «صدمه به یک نفر، نگرانی برای همه» بود و برای اهدافی همچون ۸ ساعت کار روزانه، توقف کار کودکان و دستمزد برابر تلاش میکردند. ساختار اقتدارگرای انجمن، سوء مدیریت، اعتصابات ناموفق و پدیدارشدن فدراسیون کارگری ایالات متحده باعث افول این انجمن شد .«شوالیههای کارگر» اولین دوشنبه سپتامبر هر سال را كه سالگرد یكی از بزرگترین تجمعاتشان در سال 1884 بود ، روز كار گر میدانستند.
از دیگر اتفاقات مهم كارگری كه در قرن 19 رخ داد میتوان به کمون پاریس اشاره کرد.
اصطلاح کمون پاریس، در اصل، به حکومت پاریس در طول انقلاب فرانسه اطلاق میشود. اما، بیشتر مرسوم است که از این کلمه برای اشاره به حکومت سوسیالیستی که در دورهای بسیار کوتاه از ۱۸ مارس(به طور رسمیتر از ۲۶مارس) تا ۲۸ مه ۱۸۷۱ بر پاریس حکم راند، استفاده شود و از آن به عنوان اولین حکومت کارگری یاد میشود به طوریکه اكثریت قریب به اتفاق نفرات اول حكومت از میان كارگرانی بودند كه قبلا"اعضا شوراهای كارگری" بودند. در این دوره 2 ماهه قوانین بحثبرانگیز زیادی تصویب شد که به عنوان نمونه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بخشش کرایه خانهها برای کل زمان محاصره ، لغو شبکاری در صدها نانوایی پاریس و لغو حکم اعدام (و سوزاندن گیوتینها)، در نظر گرفتن حقوق برای همسران اعضای گارد ملی که در طول نبرد کشته شده بودند و فرزندان احتمالی آنان، بازگرداندن مجانی همه ابزار کار کارگران از انبارهای وثیقهگذاری دولت، به تعویق انداختن مهلت بازپرداخت همه وامها و قرضها (و الغای سود مضاف بر آنها) ، ملغی کردن نظام وظیفه اجباری، جایگزینی گارد ملی با ارتش دائمی،جدا کردن کلیسا از دولت و بخشیده شدن تمام داراییهای کلیسا به دولت، حذف مذهب از مدارس، رایگان بودن تحصیلات عالی و آموزش فنون کار برای همه و...)
هر چند پایان این دوره با شکست شدید کمون و اعدام گسترده شرکت کنندگانش همراه بود اما این دوره به یکی از مهمترین دورههای سیاسی تاریخ جهان تبدیل شد.
در طی سالهای 1880 و بعد از آن نیز اعتصابهای عمومی كارگری در كشورهای پیشرفته مانند آمریكا- فرانسه - آلمان - ژاپن- روسیه و ... به صورت زنجیرهای رخ داد. خواست مشترك كلیه اعتصابها، كاهش ساعت كار بدون كاهش دستمزد بود. در سال 1884 فدراسیون سندیكای صنعتی و تجارتی كه بعدها به فدراسیون آمریكایی كار تغییر نام داد كنگرهای تشكیل داد كه در این كنگره تصمیم گرفته شد برای دست یافتن به هشت ساعت کار در روز اول ماه مه 1886، دست به اعتراض عمومی به صورت متشكل زده شود. كارگران و سازمانهایی چون "شوالیههای كارگر" و سازمانهای سوسیالیستی و آنارشیستی به این جنبش پیوستند ، این تشكلها 18 ماه فرصت داشتند تداركات لازم را برای این اعتراض عمومی را مهیا كنند.
بدین ترتیب در اول ماه می سال 1886 در شهر شیکاگو 400000 کارگر دست به اعتصاب زدند. این روز را میتوان اوج حرکتی دانست که با اعتصابهای پیاپی از سال 1880 آغاز شده بود. در این روز کارگران با برخورد شدیدی از جانب پلیس روبرو شدند.
در چهارمین روز تظاهرات شیکاگو، کارگران اعتصابی و هوادارانشان در میدان Haymarket جمع شده و از آنجا به حرکت درآمدند. سخنرانان آنان که چند فعال کارگری سوسیالیست بودند بر یک گاری بزرگ سوار شده و شعار میدادند. پس از طی مسافتی، پلیس اطراف این گاری را گرفت و خواست که تظاهرکنندگان متفرق شوند که ناگهان انفجاری صورت گرفت، ۷ پلیس و ۴ کارگر کشته شدند.(چند سال بعد مشخص شد که این انفجار کار پلیس بوده است) این حادثه سبب شد که پلیس برای سرکوب تظاهرات به سمت جمعیت آتش گشوده و 40 کارگر کشته شوند. در پی این حادثه دولت آمریکا بسیج گستردهای علیه کل طبقه کارگر آمریکا بوجود آورد و موج دستگیری کارگران و محاکمه رهبران آنها در سراسر آمریکا صورت گرفت .هشت تن از فعالان مهم کارگری دستگیر و هفت نفر آنها به اعدام محکوم شدند که حکم دو تن از آنان به حبس ابد تقلیل یافت. یکی از محکومان به اعدام، پیش از اجرای حکم خودکشی کرد و چهار نفر دیگر به دار آویخته شدند.
در 20 ژوئیه ۱۸۸۹ و در صدمین سالگرد سقوط زندان باستیل فرانسه، رهبران جنبشهای کارگری کشورهای مختلف در پاریس گردهم آمدند تا یک بار دیگر پس از گذشت ۲۵ سال از شکلگیری انترناسیونال اول توسط کارل مارکس، انترناسیونال را احیا کنند. در ساعات پایانی برگزاری کنفرانس یکی از نمایندگان حزب سوسیالیست کارگری آمریکا پیشنهاد کرد که هر سال در یک روز در سراسر دنیا تظاهرات عمومی برگزار شود و خواست آن تقلیل ساعات کار باشد. کنگره پاریس روز اول ماه مه رابه دلیل عملکرد قابل توجه کارگران آمریکایی در سال ۱۸۸۶به عنوان روز جهانی کارگر (May Day) انتخاب کرد.
هر چند در برخی از كشورهای جهان همچون آمریكا و كانادا به جهت نگرانی از تقویت جنبش سوسیالیستی نخستین دوشنبه ماه سپتامبر( روزی را که شوالیههای کارگر برای گرامیداشت روز کارگر مورد توجه قرار داده بودند) را روز جهانی كارگر مینامند، ولی در بسیاری از كشورهای جهان از جمله كشورهای اروپایی و آسیایی اول ماه مه بهعنوان روز جهانی كارگر شناخته میشود.
فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ
مطالب پیشنهادی:
زادروز جمیله شیخی،دکترای افتخاری تئاتر ایران+ تصاویر
از بیانسه تا حسن روحانی + تصویر حسن روحانی در مجله تایم
اقدام موهن اسرائیل به تمدن ایران!
مصاحبهء شیرین حسین پناهی در اردیبهشت 69+ تصویر کودکی
رونمایی از یک پنجره برای کتایون ریاحی
از بیانسه تا حسن روحانی + تصویر حسن روحانی در مجله تایم
اقدام موهن اسرائیل به تمدن ایران!
مصاحبهء شیرین حسین پناهی در اردیبهشت 69+ تصویر کودکی
رونمایی از یک پنجره برای کتایون ریاحی