باورتان نمی‌شود همه غول‌های بزرگ نقاشی در یك مكان جمع شوند: هانیبال الخاص، داوود امدادیان، فرامرز پیلارام...
 
گذری بر یك نگارخانه پایتخت در عصر یك روز پاییزی
 انگشتر نقره‌ای زنانه كلون یك در چوبی است و برای لحظه‌ای خیره می‌مانی به آرم نگارخانه «ایست». در یك روز تعطیل وقتی وارد میدان دركه می‌شوی در خیابان شهید احمدپور، كوچه گلستان می‌توانی بعد از خوردن آلوچه، تمبرهندی و... نفس كشیدن در هوای تازه و گشتن در رستوران‌های مختلف به یك نگارخانه هنری بروی.
 
ایست مكانی است برای درنگ و تامل. درنگ و تامل در هنر نوعی زندگی است. نوعی ماندن و معنا دادن. در مقابل هنر باید ایستاد، فكر كرد و اندیشید. هنر با فكر و اندیشه متولد می‌شود. با ابداع و خلقت. هنر یك نوع پیدایش است. یك نوع تولد. این تولد می‌تواند با یك انگشتر زنانه به شكل كلون بر یك در چوبی آغاز شود.

روح بزرگ هنر
باورتان نمی‌شود همه غول‌های بزرگ نقاشی در یك مكان جمع شوند: هانیبال الخاص، داوود امدادیان، فرامرز پیلارام، صادق تبریزی، بهمن محصص، مهدی ویشكایی، حسین محجوبی، پرویز كلانتری، مسعود عربشاهی، كورش شیشه‌گران، هوشنگ سیحون، جعفر روحبخش، جمال بخش‌پور، ناصر اویسی، احمد اسفندیاری و آیدین آغداشلو. حس عجیبی از بودن و نبودن استادانی كه كمتر می‌توان آثار آنها را در جایی دید. انگار روح بزرگ هنر در فضا در جریان است. از هر هنرمندی تعدادی تابلو در اندازه‌های مختلف به چشم می‌خورد. در مجموع 40 اثر نقاشی بر دیوار است. از مشخصه‌های بارز نمایشگاه این است كه همه آثار متعلق به یك دوره زمانی هستند كه با مواد مختلف كار شده‌اند. سبك همه تابلوها فیگوراتیو (طراحی انسان)‌ است كه با تكنیك‌های رنگ روغن، آبرنگ، گواش، كاهگل، لیتوگرافی و... پدید آمده‌اند. نگاه كه می‌كنی فضا پر است از رنگ‌های سبز، قرمز، سرمه‌ای، آبی، طلایی و... هنرمندانی كه سال‌ها آثاری از آنها به نمایش عمومی در نیامده است. در سویی اثری از هانیبال الخاص هنرمند فقید، نویسنده و نقاش نوگرا كه سال‌ها سابقه تدریس و آموزش در رشته‌های هنر را داشته و آغازگر طراحی فیگوراتیو در نقاشی معاصر ایران است به نمایش درآمده است. در سوی دیگر اثری از بهمن محصص هنرمند پیشروی نقاش، مجسمه‌ساز و... كنار تابلویی از پرویز كلانتری به نمایش درآمده است. اثر كلانتری تصویر مردی سوار بر اسب است. در طرحی از كاهگل روی پرچمی كه در دست مرد است نوشته شده «سیاوش در آتش». ترانه خسروشاهی، مسوول این نگارخانه می‌گوید: «هدف از برگزاری نمایشگاه نقاشان بزرگ معاصر این است كه خلأ برگزاری نمایشگاه‌های پژوهشی ـ تاریخی در ایران از بین برود. نگارخانه ویترین نیست كه افراد در آن اثر هنری را نگاه كنند بعد اگر خوششان آمد بخرند. نگارخانه باید بار فرهنگی داشته باشد و در فرهنگسازی دانش بصری نقش بسزایی ایفا كند.» مجموعه تابلوهای موجود در نمایشگاه نقاشان بزرگ معاصر ایران از مجموعه‌دارها به صورت امانی جمع‌آوری شده است.

هویت در هنر
نقاشی روی دیوار تو را با خود می‌برد به سال‌های دور. به خیلی سال‌ها قبل. انگار یكجورهایی به ریشه‌هایت نزدیك می‌شوی. به تو هویت می‌دهد. چنین هویتی، هم آرامت می‌كند هم احساس قدرت و حركت می‌دهد. وقتی به ریشه‌هایت بند نباشی نمی‌توانی حرف بزنی. در جهانی كه با فراگیر شدن رسانه‌ها و راه‌های ارتباطی چون دهكده‌ای شده، اگر به ریشه‌هایت نزدیك نباشی؛ هویت نداشته باشی؛ دیگر حرفی هم برای گفتن نداری. هنر باید حرف داشته باشد. هنری كه حرف نزند هنر نیست. هنر متعلق به هر ملیت و فرهنگی برخاسته از آن ملیت و فرهنگ است. در آثار صادق تبریزی مینیاتورهای زن و مرد تو را به گذشته‌‌های دور می‌برد. نقوش قدیمی، كاشیكاری‌ها، قلمدان‌ها، آینه‌كاری‌ها و خط‌های شكسته. نستعلیق قسمتی از هویت ایرانی تو را با رنگ‌های زرد و نارنجی نشان می‌دهد. رنگ‌ها‌ی كویری و گرم. گاهی حروف انگلیسی در برخی از آثار به چشم می‌خورد، ولی نقوش غالب نقوش ایرانی است. تصویر‌ها قسمتی از وجود تو هستند. استاد صادق تبریزی خالق این آثار درباره هنرش می‌گوید: «نقاشی‌های من متعلق به مكتب سقاخانه‌ای است كه در آنها نشانه‌هایی مانند كتاب‌های چاپ سنگی، كتیبه‌های مساجد، سنگ‌نوشته‌ها، تزئینات قدیمی و ... به چشم می‌خورد».

انسان كی در طبیعت زندگی می‌كند؟
در این نمایشگاه اثری از استاد حسین محجوبی هم به چشم می‌خورد. در كارهای او تصویر در هاله‌ای از نور فرو رفته است. تصویر درخت‌‌ها و اسب‌ها با رنگ‌های آبی و سبز. گله‌ای از اسب‌های وحشی در پشت درختان تبریزی پنهان شده‌اند.
آنقدر مرموز و در عین حال دوست داشتنی است كه ناخودآگاه دلت می‌‌خواهد در آن فضا باشی. جایی دور از شهر؛ جایی كه زندگی حقیقت و معنا دارد. دور از ماشین. جایی كه شبیه كوچه‌ها و خیابان ما نیست و روح را نوازش می‌دهد.
استاد محجوبی درباره آثارش می‌گوید: «سوژه كارهای من بیشتر درخت و اسب است و در كارهایم سعی می‌كنم به تسلط ماشین بر زندگی اعتراض كنم. تمدن، زندگی بشر را پیش برده ولی نارضایتی‌هایی هم در پی داشته. همه سوال من این است كه انسان كی می‌خواهد در طبیعت زندگی كند؟ اسب و درخت دو سمبل هستند كه قربانی زندگی ماشینی شده‌اند.»

گرانی آثار
در حال حاضر نمایشگاه‌های هنری زیادی در اقصا نقاط جهان برگزار می‌شود كه هنرمندان ایرانی می‌توانند در آن شركت كنند مانند حراج‌های بزرگ كریستی، اكسپوس‌های هنری بزرگ و... . قیمت آثار در این نمایشگاه‌ها باعث شده كه قیمت آثار هنرمندان ایرانی نیز بالا برود، اگرچه بالا رفتن قیمت آثار در اقتصاد هنر نقش مثبتی دارد ولی باعث به وجود آمدن قیمت‌های كاذب هم شده است. قیمت آثار هنری نباید بی‌رویه و بدون معیار بالا برود. آثار هر هنرمندی براساس سابقه، تحصیلات و ... باید قیمت متناسب خود را داشته باشد. بعلاوه با پیشرفت وسایل ارتباط جمعی، جوانان ایرانی به راحتی به آثار هنرهای جهانی دسترسی پیدا كردند. این دسترسی آسان متاسفانه باعث شده از آثار دیگران كپی كنند... صدای دردهای مشترك هنرمندان بالا و بالاتر می‌رود... .
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir/ پریسا امیرقاسم‌خانی