سيد ضياءالدين امامى، هنرمند 88 ساله شهركردى ساكن اصفهان بود كه بيش از 40 سال از عمر خود را در حوزه هنر صرف كرد تا مكتب جديدى در...
  "پس از عمری تلاش هنری، حس می‌كنم زنده‌ام و برای همیشه جاوید خواهم ماند، چرا كه آثارم را همواره در كنار قرآن خلق كردم. بنابراین تا قرآن هست، من هستم؛ مرگی برای من نیست."
استاد سیدضیاء‌الدین امامی شامگاه گذشته دارفانی را وداع گفت و پیكرش صبح امروز در اصفهان از مسجد المهدی (ع) تشییع و سپس در قطعه نام‌آوران باغ رضوان این شهر با حضور جمعی از هنرمندان به‌خاك سپرده شد.
این هنرمند برجسته صاحب‌سبك نقاشی مدرن اسلامی به‌خاطر عوارض ناشی از بیماری دیابت، ناراحتی قلبی و كم‌خونی در بیمارستان سعدی اصفهان بستری شده بود. او ماه‌ها بود كه بر اثر بیماری دیابت، قلب و كم‌خونی نای حرف‌زدن نداشت و سرانجام پس از طی این دوره‌ی بیماری لبیك حق را پاسخ گفت.
مراسم بزرگداشت روز سوم این استاد هنرمند فردا از ساعت 8 تا 11 صبح در مسجد المهدی (ع) اصفهان، واقع در خیابان مرد اویج برگزار می‌شود.
سید ضیاءالدین امامی، هنرمند 88 ساله شهركردی ساكن اصفهان بود كه بیش از 40 سال از عمر خود را در حوزه هنر صرف كرد تا مكتب جدیدی در رشته‌های خط و نقاشی و تذهیب ارائه دهد؛ به گونه‌ای كه با سنت‌های دیرینه ایران و از سوی دیگر، جوهره عرفانی با هنرهای اسلامی هماهنگ باشد.
نقاشی‌های او ابتكاری و با خلاقیت خود اوست. سبكش، سبك نور در مكتب هنرهای اسلامی است و اكثر تابلوهای وی در زمینه آفرینش،‌ آیات قرآنی، زندگی پیامبران و امامان (ع) و شعرهای شاعران بزرگ است.
ازجمله تابلوهای این نمایشگاه، تابلوهای آیات قرآنی،‌ حجاب، الرحمن، شهادت حضرت علی (ع)، غار حرا و پیامبران اولوالعزم، اصحاب كهف، هبوط مسیح (ع) و تصویری از جهنم است كه از نظر خود استاد در دنیا بی‌نظیر است و هیچ‌بهایی ارزش آن را تعیین نمی‌كند.
او در آخرین نمایشگاهی كه در موزه‌ی هنرهای اصفهان برگزار كرد تصریح داشت كه هنر دارد مبتذل می‌شود و در دانشگاه‌ها بازی با رنگ تدریس می‌شود كه بیشتر اقتباس از هنر كشورهای بیگانه است. در حالی كه ما مسلمانیم و هنرهای اسلامی غنی را داریم؛ باید به جای تقلید از بیگانه از ابتكار و هنر خود استفاده كنیم.
وی با اشاره به اینكه هنرهای اسلامی از شناخت شروع می‌شود و آن هم شناخت پروردگار و شناخت مخلوقات خدا، گفته بود: ما باید از برون به درون مخلوقات خدا سیر كنیم و باطن شاهكارهای خلقت مثل دستگاه آفرینش انسان، طبیعت، آسمان و ... را به تصویر بكشیم.
او باور داشت وقتی می‌توانیم سنت خودمان را خلق كنیم، چرا تقلید كنیم هنر بیگانه را؟
وی به خبرنگار ایسنا گفته بود دانشگاه بودم، وقتی می‌خواستم كار را آغاز كنم، به كتابخانه دانشگاه رفتم، به رییس دانشكده گفتم كه چه فكری دارم و پرسیدم چه كتاب‌هایی را در این باره باید مطالعه كنم؛ گفت: به این كتاب‌ها كاری نداشته باش، فكر تو یك فكر الهی است، كار خودت را بكن. تصادفی هم همین طور شد.
انتشار فرهنگ مصور قرآن برنامه‌ای است كه این هنرمند پیشكسوت امیدوارانه همواره از آن یاد می‌كرد؛ می‌گفت: بین ما و دولت پلی وجود ندارد، كاری كه هنرمندها می‌خواهند، اجرا نمی‌شود. اگر این پل ارتباطی برقرار شود و دولت هم حمایت كند، فرهنگ مصور قرآن را منتشر می‌كنم. ما كمك مالی از دولت نمی‌خواهیم، تنها به اداره‌ای با 50-60 عضو نیاز داریم. سرمایه‌اش را بحمدالله داریم. حدود 15-10 سال است كه فعالیت می‌كنم تا اموال مصادره شده خود را باز پس گیرم؛ اگر اموال مرا پس دهند، ممكن است؛ والا كار به همین صورت باقی می‌ماند.
ابعاد هر برگ از این قرآن 70×100 و تعداد 500 تا 1000 برگ در نظر گرفته شده است. این كتاب، قابل كوچك شدن تا قطع جیبی نیز هست.
به گفته‌ی امامی، این قرآن می‌توانست بهترین تبلیغ برای ایران در دنیا باشد؛ چرا كه قرآن‌های منشرشده در دنیا تنها خطی سیاه بر برگی سفید است؛ اما وقتی مصور و با تفسیر هنری و علم امروز تطبیق شد، شناخته می‌شود و می‌تواند بهترین هدیه به‌دنیا باشد.
ضیاء‌الدین امامی در سال 1301 در محله جلوخان شهركرد چشم به جهان گشود. كودكی‌اش را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل مقدماتی راهی اصفهان شد.
وی نقاشی را در هنركده هنرهای تزیینی تهران، نزد اساتیدی آموخت كه یا خارجی بودند و یا سبك‌های نقاشی خارجی را تدریس می‌كردند.
وی از اولین فارغ‌التحصیلان دانشگاه بود و چند صباحی نیز به تدریس در دانشگاه هنر اصفهان پرداخت، اما بعد از مدتی به تعبیر خود به‌علت مناسب‌نبودن جو حاكم بر دانشگاه و بیگانه‌بودن دانشجویان با مسایل مذهبی، ترجیح داد به‌صورت انفرادی به نقاشی بپردازد.
وی به سبب گرایش مذهبی و علاقه وافر به اهل بیت (ع) توانست بیش از 32 كار مداوم، 60 تابلو با موضوع اهل بیت و ائمه اطهار به عاشقان هنر ارایه دهد.
امامی، مبدع سبك نو در نقاشی مذهبی، اولین سبك نقاشی مدرن اسلامی را ابداع كرد و با دفرمه‌كردن چهره‌ها و از طبیعت خارج‌كردن اشكال، سعی داشت تا عظمت ائمه اطهار را به‌تصویر بكشد.
شیوه و سبك كار استاد او، فی‌البداهگی بود و آثارش، از پیش اندیشیده و طراحی شده نبودند، بلكه در لحظه و "آن" آفریده می‌شدند. به عبارتی آثار امامی بیان ناخودآگاه او بود. وی عصاره و شیوه هنر را برای ابداع و نوآوری تفكر می‌دانست  و معتقد بود: این‌گونه تفكر خلاق فلسفه و شهود است.

 
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.ir/culture
منبع: www.Isna.ir