یکی از فعالیت‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ساختن برابر برای واژه‌های بیگانه‌ای است که به زبان فارسی وارد می‌شوند.
مروری داریم بر برخی واژه‎های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی که در ادامه می‎آیند:

«دکوراتیو»(decorative): «آرایشی» (عمومی، ویژگی آنچه زینتی باشد مترادف تزیینی)

«دکور»(decor): «آرایه» (عمومی، مجموعه اشیا و اثاث و لوازمی که برای آرایش محلی به کار می‏رود)

«فمیلی ولیو»(family value): «ارزش‌های خانوادگی»(روانشناسی، ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی حاکم بر خانواده که نوعاً شامل انضباط و احترام به بزرگ‌تر و پرهیز از بی‌بندوباری جنسی است)

«فورم»(form): «برگه» (عمومی، برگه‏ای چاپی برای درج اطلاعات خواسته‏شده در آن)

«آف-لاین»(off-line): «برون‏خط» (مخابرات، وضعیت قطع ارتباط از رایانه مرکزی)

«اپتایزر»(appetizer): «اشتهاآو» (گردشگری و جهانگردی، لب‌چره‌ای که پیش از غذا با نوشیدنی صرف می‌شود)

«هایکینگ»(hiking): «پیاده‌گَردی» (گردشگری و جهانگردی، نوعی پیاده‌رَوی به قصد گردش و لذت‌ بردن از مناظر در مسیرهای روستایی یا مناطق کوهستانی)

«ام ام اس»(MMS): «پیام چندرسانه‏ای» (مهندسی مخابرات، نوعی پیام کوتاه که علاوه بر نوشتار، صوت و تصویر و ویدئو را هم در بر می‏گیرد)

«فایننس»(finance): «تامین مالی» (اقتصاد، فراهم آوردن منابع مالی براساس شرایط مورد توافق متقاضی)

«سولو»(solo): «تنها» (موسیقی، نحوه اجرای موسیقی یا رقصی که به‌صورت انفرادی ارائه می‏شود)

«اتمسفر»(atmosphere): «جوّ» (علم جوّ، پوششی گازی که هر جسم آسمانی را در بر می‏گیرد)

«برانچ»(brunch): «چاشت»(جهانگردی، وعده غذایی شامل اقلامی از صبحانه و ناهار که بین 9 صبح و 2 بعد‌ازظهر صرف می‌شود)

«تایمینگ»(timing): «زمانبندی»(گردشگری و جهانگردی، اختصاص زمان کافی برای گردشگران به‌طوری‌که بتوانند در تمام برنامه‏های گشت شرکت کنند)

«موس‌ پد»(mouse pad): «زیرموشی»( رایانه و فنّاوری اطلاعات، صفحه‏ای که موشی رایانه بر روی آن حرکت داده شود)

«جی آی اس»(GIS): «سام»(مهندسی نقشه‏برداری، سامانه اطلاعات مکانی)

«کورس»(course): «مرحله» (گردشگری و جهانگردی، هریک از بخش‌های یک وعده غذا)

«مین کورس»: «مرحله اصلی»( گردشگری و جهانگردی، بخش اصلی و مفصل‌تر یک وعده غذا که معمولاً شامل مقدار قابل‌ملاحظه‌ای گوشت یا ماهی یا پروتئین گیاهی است)

«کتگوری»(category):«مقوله» (زبان‏شناسی، طبقه یا دستگاهی از واحدهای دستوری یا واژگانی که بتوان آن را در یکی از سطوح ساختمان زبان بازشناخت)

«اسکیل»( scale):«مقیاس» (عمومی، نقشه برداری، رابطه میان اندازه واقعی چیزی با اندازه نقشه و نمودار آن نسبت یک فاصله مشخص بر روی عکس یا نقشه به فاصله متناظر آن بر روی زمین).


گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع:bartarinha.ir

مطالب پیشنهادی:  
آنجلینا جولی در ملاقات با ملکه نشان افتخاری دریافت کرد+تصویر
الهام حمیدی:عروسی هستم که یک روز با مادرشوهرش خوب است و یک روز بد!
زن پوشی "مهران غفوریان"+تصویر
شعرهایی خواندنی از "شاعر عشق و لبخند و آزادگی
آیه الله جوادی آملی: فضیلت زن در این نیست که پایش را دراز کند و مدال بیاورد!