شعری از پیر دو رونسار
«پیر دو رونسار» شاعر فرانسوی در 6 سپتامبر 1524 متولد شد و 27 دسامبر 1585 درگذشت. او به عنوان یکی از برجسته ترین شاعران نیمه دوم قرن 16 به شمار می رود. رونسار نگارش اشعار و غزل های بلند خویش را از سال 1555 میلادی آغاز نمود. درون مایه این اشعار موضوعاتی چون مرگ، عدالت، خدایان و قهرمانان باستانی بود. او به خوبی در اشعارش به بازتاب خاطرات دوران کودکی و همچنین تجربه های بعدی خود و دیگران پرداخته است. «رونسار» که در سال 1552 کتاب «عشق به کاساندرا» را به رشته تحریر درآورد، در سال 1556 دومین تابش با نام «عشق به ماری» را نوشت که چند سال بعد بخش دوم آن را نیز منتشر نمود.از مهم ترین اقدامات رونسار تأسیس گروه «پلئیاد» بود. پلئیاد در اصل نام صورت فلکی است که متشکل از هفت ستاره می باشد و رو نسار این نام را به این دلیل انتخاب کرد که گروه آن ها از هفت شاعر تشکیل شده بود. اعضای این گروه که تحت تأثیر جریانات اومانیستی در ادبیات به وجود آمده بود معتقد بودند که برای غنای بیشتر زبان و ادبیات فرانسه باید واژگان وارداتی را در قالب زبان فرانسه درآورد و حتی کلماتی را نیز از زبان لاتین و یونانی بدان افزود. این گروه برای ده سال تاریخ تحولات ادبی فرانسه را در اختیار داشتند.اشعار او هنوز هم برای مخاطب مدرن امروزی جذاب است. برخی از آثار او توسط مرحوم دکتر محمد مهدی فولادوند به فارسی نیز ترجمه شده است. شعری که در ادامه می خوانید از بخش چهارم فصل دوم کتاب «عشق به ماری» انتخاب شده و مستقیماً از زبان فرانسه ترجمه گردیده است.
مثل تک دانه گلی روییده در اردیبهشت
ترد و تازه غنچه ای نورسته در فصل بهشت
که فلک در حسرت رنگ تنش سر می کند
صبحگاهی که سحر مغروق اشکش می کند
گلبنی کو عشق و بخشش خفته دارد در برش
باغ و بن سرمست گشته ز عطر پاک پیکرش
لیک ناگه خفته بر خاک از حرارت یا ز باران
پره پره گشته و پژمرده آن زیبای بی جان،
آن زمانی که جوانی در وجودت جلوه گر همواره بود
روزگاری که زمین و آسمان هر یک جمالت می ستود
بانوی من، گشتی هم آغوش مرگ و خفته در خاکسترت
باشد این سیلاب اشک و مویه من بدرقه بر پیکرت
وین سبد سرشار از گل وین پیاله پر ز شیر
تا نگردد پیکر بی جان و لیکن تازه ات یک لحظه پیر
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: khorasannews.com