سیر چندساله هنر قندریز سیری از آزادی مطلق به سوی انضباط است. در ابتدا بلندپروازی و تكتازی او را میبینیم. قلم نقاش در این مرحله حدومرزی نمیشناسد...

زنده یاد كریم امامی، مترجم و منتقد توانمند هنرهای تجسمی، برای بروشور نمایشگاهی كه به بهانه درگذشت منصور قندریز، در گالری بورگز، در 5 اردیبهشت 1345، برگزار گردید، متنی را تهیه میكند كه خواندن مجدد آن، بعد از گذشت چهار دهه، خالی از لطف نیست.
نمایشگاه حاضر حاصل تكاپوی یك عمر است; عمری كه كوتاه ماند و تكاپویی كه دوامش تا اوج باروری نقاش نپایید. آنچه منصور قندریز بود و آنچه در آینده میشد، در همین پردهها به صورت هست جاودان مانده است. پشتكارش را آسانتر میتوان دید و صداقتش را دشوارتر، ولی شور او همه جا پشت خطها و رنگهایش جاری است.
سیر چندساله هنر قندریز سیری از آزادی مطلق به سوی انضباط است. در ابتدا بلندپروازی و تكتازی او را میبینیم. قلم نقاش در این مرحله حدومرزی نمیشناسد. دنیای افسانه، جهان فارغ از تمدن ابتدای خلقت و صحنهسیال رؤیاها، هر كدام، چند صباحی این پرنده دورپرواز را به خود مشغول میدارند. ولی پرنده سرانجام به زمین برمیگردد، بالهایش را میبندد و این بار سفری زمینی آغاز میكند.
قندریز اكنون زیبایی را همگام با پویندگان دیگر میجوید; در نقشهای هنری كشورش چكیدهجستجوی پیشینیان را یافته است. مگر نه دیگران هم هزاران سال پیش از او از زیبایی زندگی سرمست شدهاند و از كوتاهی آن وحشت كردهاند و با آفرینش هنر به جنگ فنای جسم برخاستهاند. كوشش او در این راه دنباله كوشش رفتگان خواهد بود و باز كردن جای پایی برای آیندگان.
در این میان كه نقاش از پرداخت آدمهای اولیه به نوعی سورئالیسم میرسد و، بعد، از طرح به نقش و از نقش به تلفیق نقشها میگراید، هیچ گاه چشم از آسمان و آفتاب و ابر و باران برنمیدارد. دلش همیشه به خاطر آن گوهر اثیری پنهان در آسمان میزند و این طلب و تمنا روی همه پردههایش اثر میگذارد. رنگینكمان با همه هفت رنگش جلوهگاه زیبایی گریزپای مطلوب نقاش است. اگر دست یافتن بر رنگینكمان برای قندریز محال بود، اما از همین كوششهای دستیابی است كه هنر زاده میشود و هنر همیشه بر مرگ فائق بوده است.
 
 تهیه شده توسط مجله تندیس
اختصاصی سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
 
مطالب مرتبط:
کیستی و چیستی قندریز
منش راحت او (منصور قندریز از زبان هادی هزاوه ای)