سال‌ها پیش، این ذرات شن بودند كه از پی سكوت می‌آمدند، و امروز در دام خلا‌قیت هنرمند چاره‌ای جز ماندن ندارند. هنرمند آرام آرام همنشین او می‌شود و...
  
در ورطه ملا‌ل‌آور تكرار گرفتار نشویم

ذرات شن، عنصر ازلی و ابدی، خمیرمایه خیال در دستان توانمند هنرمند نقش‌آفرین است. و این ذرات، با چرخشی دوباره، دگرگون می‌شود و به شكلی دیگر ختم می‌گردد. و این شروع زیبایی‌های نو در دامان طبیعت است كه تفسیر و تأویلی از تفكر با خود به همراه می‌آورد. و در هنر معاصر فضا ایجاد می‌كند. و ندای قلبی هنرمند از ذرات ازلی خویش، كه با آن عجین است، با حضور شهودی و گاهی عقلا‌نی دست به اثر می‌زند.

سال‌ها پیش، این ذرات شن بودند كه از پی سكوت می‌آمدند، و امروز در دام خلا‌قیت هنرمند چاره‌ای جز ماندن ندارند. هنرمند آرام آرام همنشین او می‌شود و نواله گسستگی انسان و طبیعت آغاز می‌شود.
و بار دیگر ذرات شن در پی سكوت می‌روند و انسان هنرمند، در پی خلقی، برای وصل به طبیعت. و این پیوستگی و گسستن است كه تكرار می‌شود. این جشنواره، پس از برگزاری سه دوره و پشت سر گذاشتن تجربه سه‌ساله با چهارمین حضور خود، همراه با یك تسلط نسبی همراه شد. اكنون نوبت بررسی این چهار دوره با نگاهی تخصصی است تا بتوان بهتر برنامه‌ریزی كرد. این جشنواره با حضور هنرمندان سراسر كشور دوره آماتوری خود را طی نمود، و ضرورت دارد مسؤولین محترم برای تازگی و نو شدن فضای جشنواره همت كنند تا با تشكیل دبیرخانه دائمی در زادگاه خود (بابلسر) و حمایت پیگیر مسؤولین شهری - استانی و كشوری بتواند به یك جشنواره بین‌المللی، كه قابلیت آن را دارد، مبدل شود. و با برنامه‌ریزی دقیق و ایجاد امكانات، ... متحول گردد. جشنواره سراسری مجسمه‌های شنی رفته رفته می‌رود در هنر معاصر جایگاه خاصی پیدا كند و صفحاتی را به خود اختصاص دهد. و امروزه به دلیل قرار گرفتن در سواحل خزر و قابلیت فراوان برای تغییر نگاه گردشگران در استفاده از دریا و جذب و افزایش گردشگران و جاذبه‌های فرهنگی و هنری تبدیل به یك پدیده‌ هنری گشته است. و میرا بودن مجسمه‌ها زیبایی خاصی به این فضای هنری می‌بخشد. و از دیگر زیبایی‌های آن ارتباط تنگاتنگ مردم با هنرمند است. گردشگران شاهدند كه هنرمند، با تلا‌ش، سطحی را برجسته می‌كند یا با كاردك و كمچه حجمی را سازمان می‌بخشد و واقعیت و ذهنیت‌هایش را آزادانه با مواد سیال و روان، می‌سازد. و این لغزش و ریزش مواد است كه هنرمند را بازمی‌گیرد. و با لذت فوق‌العاده‌ای همراه است. و البته قوه عاقله هنرمند، بازیگر نیست و درس تعالی می‌گیرد و چون ماه بازمی‌تاباند.

از دیگر زیبایی‌های جشنواره شنی این است كه مردم در ارتباط با فضای این جشنواره، شور می‌گیرند. و با حضور در بخش جنبی، این شور را مبدل به خلق اثر هنری می‌كنند. و بعضاً آثار آفریده شده زیباتر از آثار هنرمندان حرفه‌ای می‌شوند و پا به پای آنان جایزه دریافت می‌كنند.
در این میان كودكان با حضور گرم خانواده‌هاشان این بار بازی با ماسه را جدی‌تر می‌گیرند و داستان‌های خود را با شور و حال بیشتری حكایت می‌كنند.

علی‌رغم همه مشكلا‌ت و مسائل و راه‌اندازی چنین جشنواره‌ای در سطح كشوری،‌ برای برگزاركنندگان آن، ‌شوروحال هنرمندان محلی و هنرمندان مهمان بود كه توقعات را كمتر می‌كرد و نقاط ضعف و مشكلا‌ت را پوشیده نگه می‌داشت. این جشنواره با حضور هنرمندان سراسر كشور دوره كودكی‌اش را طی می‌كند و هم‌اكنون می‌طلبد كه با نگاه جدی‌تری با آن برخورد شود. بودجه تخصیص یافته به جشنواره بسیار كم است و این اعتبار مالی آسیب‌های بسیاری خواهد داشت، و تا امروز بر فضای جشنواره تأثیر منفی زیادی گذاشته است.

از جمله، قدرت تبلیغات را به 50% رسانده یا این كه تقسیم جایزه بین دو نفر برگزیده مشترك در یك رتبه اعتراض هنرمندان را در پی داشته است. همچنین وضعیت تداركات و موقعیت اسكان را ضعیف كرده و باعث تحلیل رفتن جشنواره، انگیزه و حضور هنرمندان با تجربه شده است. می‌دانیم تنها تلا‌ش مستمر و پیگیر و جنب‌وجوش هنری بانیان جشنواره كافی و وافی نیست و با نگاه تعطیل نشدن این جشنواره به شكل كم‌رنگ آن هم تن می‌دهند و اجرا می‌نمایند.
مدیریت جشنواره اول و دوم تجربه‌هایی داشته‌اند. و لا‌زم بود كه دوستان دیگر تجربه كنند. اما برخلا‌ف میل باطنی‌ام مدیریت جشنواره چهارم را پذیرفتم تا جشنواره شنی به تعطیلی كشانده نشود. دستاورد خوبی هم داشت. تلا‌ش شد هنرمندان محلی در كنار هم دوستانه كار كنند. ضمناً، نوبت بررسی نقاط ضعف و قوت این چهار دوره با نگاه كارشناسی است تا بتوان از آن به اهداف بزرگ‌تر و نوتر دست یافت. و برای گرفتار نشدن در ورطه ملا‌ل‌آور تكرار و گریز باید از حد اعتبار ملی به جایگاه بین‌المللی و حرفه‌ای نظر داشت. و قبل از آن باید به ضعف و قوت جشنواره‌های پیشین دقت كنیم تا درست بررسی و آسیب‌شناسی شود. برای مثال، در جشنواره چهارم، در بخش پژوهش، نشست‌های هنری و سخنرانی‌های تخصصی دیده نمی‌شود. و همچنین دیگر مسائل علمی و هنری ضعیف دیده شده است. اما همه اینها به عدم مدیریت برنمی‌گردد، بلكه ریشه در اعتبار مالی تخصیص یافته دارند. برای مثال، شاهد بودم بعد از اتمام اجرای سه‌روزه، به دلیل كمبود اعتبار، مجبور شدیم داربست‌ را جمع‌آوری كنیم. در صورتی كه بعد از پایان یافتن جشنواره لا‌زم بود از آثار نگهداری شود. حتا به مدت چند روز. و به عنوان فضای نمایشگاهی از آن استفاده شود. در زمان جمع‌آوری داربست‌ هر یك از آن لوله‌ها روی آثار هنری می‌افتاد و آنها را.... .
 
 
تهیه شده توسط: مجله تندیس/خلیل سمائی جابلو
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ