مجسمههایی كه زندهاند
حالا مجسمه بخشی از هویت شهرها هستند. در همه جای دنیا، میادین مهم شهرها به محلی برای هنرنمایی مجسمهسازانی تبدیل شده كه تندیسهای مختلفی را با استفاده از المانهای مذهبی و تاریخی برای نصب در سطح شهر میسازند.
در ایران ما هم در اكثر شهرها تندیسهای مختلفی ساخته شده و در میادین مختلف شهرها نصب شده است. از تندیس سیدجمالالدین اسدآبادی كه در ورودی زادگاهش اسدآباد همدان قرار گرفته، بگیرید تا تندیس خوشههای انگور در ورودی شهر تاكستان و تندیس كشتیگیران با چوخه در شهر قوچان.با این حال اما حضور مجسمهها در شهرهای مختلف تنها به این مجسمههای بیجان خلاصه نشده است. در بسیاری از كشورها نوع جدیدی از حضور مجسمهها راوج یافته كه محصول نگاه تازه به هنر است. این مجسمهها مجسمههای زنده هستند؛ یعنی در واقع آدمهایی زنده خود را به شكل مجسمه در میآورند و ساعتها در جایی بیحركت میایستند. در مطلبی كه میخوانید رفتهایم سراغ این نوع مجسمههای زنده.
وقتی صحبت از مجسمههای زنده به میان میآید بلافاصله ذهنها به سمت هنرمندان مقلدی میرود كه مانند مجسمه گریم میشوند و ساعتها بدون حركت در جایی میایستند. این هنرمندان قبل از هر هنری باید برای ارائه كارهایشان صبر و البته استقامت فیزیكی بسیار زیادی داشته باشند. چون به این راحتیها نمیشود، آستینها را بالا زد و خود را تبدیل به مجسمه كرد. آن هم مجسمهای كه بیحركت بودن یكی از ویژگیهای ذاتی اوست.
این هنرمندان راكه با نام مجسمههای زنده شناخته شدهاند، میتوان در كشورهای مختلف دنیا دید. البته در این بین سهم كشورهای اروپایی نسبت به سایر كشورها، بیشتر است.
در كشورهای اروپایی از این هنرمندان به عنوان مانكنهایی استفاده میشود كه مقابل مغازهها میایستند و برای جلب توجه رهگذران - شاید هم گول زدن آنها ساعتها بیحركت میمانند و بعد به ناگاه به حركت در میآیند.
بسیاری از این هنرمندان را در برنامههای دوربین مخفی تلویزیونی هم دیدهایم. مجسمههایی كه ناگهان به حركت در میآیند و باعث میشوند كه مردم وحشت زده شوند.
مجسمههای زنده در واقع نوعی از هنر كاربردی هستند، هنری كه از یك سو ریشه در هنرهای نمایشی دارد و از سوی دیگر هنر پرفورمنس آرت- برای یافتن اطلاعات بیشتر در مورد این هنر به ستون كنار صفحه مراجعه شود یا هنر اجرا نام میگیرد.
در ایران ما هم در اكثر شهرها تندیسهای مختلفی ساخته شده و در میادین مختلف شهرها نصب شده است. از تندیس سیدجمالالدین اسدآبادی كه در ورودی زادگاهش اسدآباد همدان قرار گرفته، بگیرید تا تندیس خوشههای انگور در ورودی شهر تاكستان و تندیس كشتیگیران با چوخه در شهر قوچان.با این حال اما حضور مجسمهها در شهرهای مختلف تنها به این مجسمههای بیجان خلاصه نشده است. در بسیاری از كشورها نوع جدیدی از حضور مجسمهها راوج یافته كه محصول نگاه تازه به هنر است. این مجسمهها مجسمههای زنده هستند؛ یعنی در واقع آدمهایی زنده خود را به شكل مجسمه در میآورند و ساعتها در جایی بیحركت میایستند. در مطلبی كه میخوانید رفتهایم سراغ این نوع مجسمههای زنده.
وقتی صحبت از مجسمههای زنده به میان میآید بلافاصله ذهنها به سمت هنرمندان مقلدی میرود كه مانند مجسمه گریم میشوند و ساعتها بدون حركت در جایی میایستند. این هنرمندان قبل از هر هنری باید برای ارائه كارهایشان صبر و البته استقامت فیزیكی بسیار زیادی داشته باشند. چون به این راحتیها نمیشود، آستینها را بالا زد و خود را تبدیل به مجسمه كرد. آن هم مجسمهای كه بیحركت بودن یكی از ویژگیهای ذاتی اوست.
این هنرمندان راكه با نام مجسمههای زنده شناخته شدهاند، میتوان در كشورهای مختلف دنیا دید. البته در این بین سهم كشورهای اروپایی نسبت به سایر كشورها، بیشتر است.
در كشورهای اروپایی از این هنرمندان به عنوان مانكنهایی استفاده میشود كه مقابل مغازهها میایستند و برای جلب توجه رهگذران - شاید هم گول زدن آنها ساعتها بیحركت میمانند و بعد به ناگاه به حركت در میآیند.
بسیاری از این هنرمندان را در برنامههای دوربین مخفی تلویزیونی هم دیدهایم. مجسمههایی كه ناگهان به حركت در میآیند و باعث میشوند كه مردم وحشت زده شوند.
مجسمههای زنده در واقع نوعی از هنر كاربردی هستند، هنری كه از یك سو ریشه در هنرهای نمایشی دارد و از سوی دیگر هنر پرفورمنس آرت- برای یافتن اطلاعات بیشتر در مورد این هنر به ستون كنار صفحه مراجعه شود یا هنر اجرا نام میگیرد.
مجسمههای زنده از كجا، آمدند
بر خلاف تصور عامه این هنر هنری نیست كه تازه ابداع شده باشد و اگر به دنبال ریشههای آن باشیم باید باید به سراغ گروهی از هنرمندان برویم كه طی قرون وسطی و رنسانس، در جشنهایی كه در ورودی كاخهای حاكمان شهرهای مختلف روم آن زمان برگزار میشد، ثابت و بیحركت میایستادند. با این حال كاربرد مجسمه زنده در عصر جدید رو به گسترش نهاد و همپای سایر گونههای مدرن هنری رشد كرد. یكی از همین مجسمههای زنده برای اولین بار در در فیلمی فرانسوی با نام فرزندان بهشت enfants du paradis در سال 1945 به تصویر كشیده شد و بعد از آن حضور آنها در شهرها و تصویرهای سینمایی و تلویزیونی بیشتر و بیشتر شد و حتی ابعاد تجاری پیدا كرد.
مهمترین اتفاقات
شاید مهمترین اتفاق سال هنرمندان مجسمه زنده را باید مسابقات جهانی این رشته كه هر ساله در شهر آرنهم هلند برگزار میشود، دانست.
این مسابقه كه 30 آگوست هر سال برگزار میشود، نزدیك به 150 هنرمند پرفورمنس دارد كه در سه بخش حرفهای، آماتور و كودكان به رقابت با یكدیگر میپردازند. این مسابقه سالانه نزدیك به 300 هزار بازدید كننده از سراسر جهان دارد.
همچنین شهر ساحلی لاگونای كالیفرنیا نیز هرساله میزبان بسیاری از هنرمندان آماتور این رشته است كه در جشنوارهای هنری به اجرای برنامه میپردازند.د ر این جشن موسیقی كلاسیكی پخش میشود و در یك عصر آتش بازی نیز انجام میشود. اولین یكشنبه ژوئن كه روز تعطیلی نیز به شمار میرود در پرتغال و در شهر اسپینهو از سال 1997 نیزرقابتی اینچنین برگزار میشود.
از 10 سال گذشته به این طرف شهر بوئنوسآیرس آرژانتین هم به خانه بینالمللی مسابقات جهانی مچسمههای زنده نامیده میشود. این فهرست را اگر بخواهیم ادامه دهیم به شهرهای دیگری هم در جهان باید سر بزنیم و چون طبیعتا بیشتر از این جا نداریم همین موارد مهم را داشته باشید تا بعد.
سكون و فقط سكون
با همه این حرفها حالا هنرهای كاربردی نقش تازهای در زندگی انسانهای عصر حاضر پیدا كردهاند. دیگر كمتر میدانی را میشود بدون تندیس یا مجسمهای دید و حالا كمتر مركز خرید با فروشگاه بزرگی بدون استفاده از انواع و اقسام هنرهای كاربردی به سودهای بیشتر میاندیشد.
مجسمههای زنده در ایران
شاید نزدیك به یك دهه است كه ما نوع دیگری از عروسكها را در خیابانهای شهرهایمان میبینیم. عروسكهایی با جثههای بزرگ كه اویل برای بزرگترها هم حضورشان جذاب بود اما حالا فقط میتوانند كنجكاوی بچهها را برانگیزند. عروسكهایی كه ابتدا تك و توك سر و كلهشان در مقابل مراكز بزرگ خرید و رستورانها پیدا شد و یواش یواش به جاهای دیگری هم كشیده شد.عروسكهای آشنایی مثل كلاه قرمزی، گربه خانه مادربزرگه و میكی موس و تام و جری در ابعادی بزرگ روبهروی مراكز خرید و اغذیه فروشیها قرار گرفتند و برخلاف تصور اولیه هم حركت میكردند و هم حرف میزدند و هم مردم و خصوصا كودكان را وسوسه میكردند تا به مكانهایی كه روبهرویشان ایستاده بودند، سر بزنند. بازیگران آماتور معمولا لباسهای عروسكی را میپوشیدند و در ساعتهای معینی با این ظاهر به بازار گرمی میپرداختند. با این حال اما اولین باری كه رد مجسمههای زنده با اسلوب غربی آن در هنرهای ایرانی باز شد، زمانی بود كه رمان بیوتن رضا امیرخانی روانه بازار شد. در این رمان كه ماجراهایش در آمریكا میگذرد امیرخانی با استفاده از این مجسمههای زنده توانسته فضاسازیهای خوبی بكند و گاهی سردی روابط و تنهایی آدمها را به خوبی در مواجهه با این مجسمهها نشان بدهد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
مطالب پیشنهادی:
مجسمههای متحرک انسانی پیتر جنسن! +عکس
جادوی عکاسی سیاه و سفید!
پرترههای عجیب انسانهای غیرطبیعی! (+تصویر)
مجسمه هایی جالب و دیدنی؛ هنر مناطق یخ بندان
سوژههای انسانی در نقاشیهای بیقاعده