وقتی همسرتان کار اشتباهی انجام میدهد، واکنش شما چگونه است؟
خیلی از زوج ها دوست دارند طرفشان را ملامت و سرزنش کنند. "وقتی آن جوک مسخره را گفتی واقعاً من را ترساندی. باعث شد همه روز تو خونه بمونم."
زوج های دیگر ترجیح میدهند انتقاد کنند. "خیلی چاقی."
خیلی ها هم سعی میکنند مقابله به مثل کنند. "چون تو اون روز با شیوا خندیدی، منم امروز با امیر خندیدم."
با ملامت کردن، انتقاد کردن، یا مقابله به مثل کردن سعی شما این است که خودتان را علت و همسرتان را معلول قضیه کنید. متاسفانه، گذاشتن همسرتان در مقام معلول، برای رابطه شما خیلی خطرآفرین است. همان موقع است که دعواها و جارو جنجال هایتان شروع میشود. فقط به خاطر اینکه پدر و مادر شما درست با هم برخورد نمی کردند، دلیل نمی شود که شما هم با همسرتان بد رفتار کنید.
علت و معلول
در روابط، شما یا در نقطه علت قرار دارید و یا در نقطه معلول. وقتی دیواری را نقاشی میکنید، شما در مقام علت نقاشی و رنگ دیوار هستید. وقتی رنگ روی لباسهایتان پخش میشود، شما در مقام معلول آن رنگ هستید.
روابط بر دو نوع هستند:
1. علت و معلول: که متداولترین نوع روابط است. درست مثل مثالی که در بالا گفته شد، شما کنترل رابطه را در دست میگیرید و فرد مقابلتان را معلول خودتان یا مشکل به وجود آمده میگذارید.
مثلاً شوهر میگوید، "زن، چرا با ماشین کوبیدی به در همسایه؟ چطور میتوانی اینقدر کند باشی؟"
2. علت و علت: در چنین رابطه ای شما خودتان را در مقام علت میدانید و دیگران را هم تشویق میکنید خودشان را در آن مقام فرض کنند. مثالهای زیر را نگاه کنید.
"اگر مریم نان تست ها را بسوزاند، احمد شوهرش مسئولیت این عمل را قبول میکند. این به آن معنا نیست که همه تقصیر را به گردن خود انداخته و هیچ تقصیری را متوجه مریم نمی داند. معنای آن این است که او همه تقصیر را قبول میکند، درحالیکه مریم هم همه تقصیر را قبول کرده است. هر دو آنها همه مسئولیت را میپذیرند. در چنین شرایطی هیچکس را نمی توان مقصر شمرد. هر دو آنها توجهشان به تست کردن نانها خواهد بود و وقتشان را صرف انداختن تقصیر به گردن هم نمیکنند."
"مریم با ماشین خانواده با در خانه همسایه تصادف میکند. همسایه عصبانی بیرون میآید و احمد را جلوی در میبیند. همسایه میگوید، زدید در خانه ام را داغان کردید! احمد به همراه مرد همسایه به سراغ در میرود تا ببیند چه اتفاقی برای آن افتاده است. کاملاً از شواهد پیدا بود. رنگ آبی ماشین روی در بود و رنگ سفید در روی ماشین. احمد از مرد همسایه عذرخواهی میکند و از او میخواهد در را تعمیر کرده و خسارت آن را از او بگیرد. با این رفتار، همسایه میگوید که آسیب وارده به در چندان هم شدید نبوده است و به خاطر همین خودش آنرا تعمیر میکند. احمد ابزارهای لازم را آورده و به مرد همسایه کمک میکند که در را تعمیر کنند. مرد همسایه به خاطر عصبانیت اولیه اش از احمد عذرخواهی میکند و با هم دست میدهند."
" احمد وارد خانه میشود و مریم میگوید، عزیزم من با ماشین زدم به در خانه همسایه! احمد در پاسخ میگوید، بله میدانم ما با کمک هم آنرا تعمیر کردیم. مریم میگوید، واقعاً شرمنده ام. حواسم به پرده های حمام بود. احمد میگوید، ایرادی ندارد. به چه چیز پرده های حمام فکر میکردی؟ مریم میگوید، میخواهم رنگشان را آبی کنم. احمد میگوید، فکر بسیار خوبی است.
"وقتی قرار نباشد کسی را به خاطر داغان کردن در خانه همسایه مقصر کنیم، موضوع سازنده ای مثل پرده های حمام میتواند بلافاصله توجه مریم و احمد را به خود جلب کرده و موضوع را عوض کند."
روابط علت-علت بهترین شکل کارگروهی به حساب میآیند. شما و همسرتان هر دو مسئولیت مشکل را میپذیرید.
فرض کنید در زندگی با همسرتان هیچ دعوا و مرافعه ای وجود نداشته باشد. تصور کنید که هیچوقت همدیگر را آزرده خاطر نکنید. بهتر نیست؟
با داشتن یک رابطه علت-علت با همسرتان میتوانید خوشبخت تر زندگی کنید.