*آقا رضا خبری از شما نیست؟
چون من کلاً آدم ساکتی هستم. (باخنده)
*اما در اصفهان که این طور نبودی؟
ای بابا آن جا هم برخی‌ها که خیلی به من لطف داشتند این کار‌ها را انجام دادند و دیدید که من هم تنها سکوت کردم و تنها به موفقیت در تیم فکر می‌کردم و نه حواشی‌اش.
*از سپاهان جدا شدی؟
نه آنها به من پیشنهاد تمدید قرارداد دادند و نه خودم تمایل داشتم در اصفهان بمانم، از همین رو جدا شدم و دنبال این هستم که با توجه به مشکلات خانوادگی‌ای که دارم در یک تیم تهرانی بازی کنم.
*شایعه شده به لیگ دسته اول می‌روی؟
به هیچ عنوان صحت ندارد چون من هنوز چند سال دیگر جا دارم که در لیگ‌برتر بازی کنم.
*پس ماجرای توافق با ابومسلم چه بود؟
کدام توافق. من الان از شما می‌شنوم. یک سری صحبت‌ها با من انجام شد اما از آن جا که دوست ندارم به لیگ یک بروم به آن پاسخ منفی دادم. من ابومسلم را از عمق وجودم دوست دارم و برایش احترام زیادی قائل هستم و امیدوارم هر چه زودتر هم به لیگ‌برتر بازگردد و مطمئن باشید که من هم یک روز دینم را به این باشگاه و طرفدارانش ادا می‌کنم اما وقت آن الان نیست.
*از استقلال پیشنهاد نداشتی؟
ای بابا استقلال که نه ما را می‌خواهد و نه جای ما است. من که برای این تیم زحمتی نکشیده‌ام که حالا بخواهم برگردم. الان این تیم جای بزرگان است و این آدم‌های بزرگ دوست ندارند که امثال رضا عنایتی در استقلال باشند.
*شما هم که حرفهای سیاوش اکبرپور را می‌زنی؟
تیم استقلال با آن طرفداران بی‌شمار و خونگرمش تیم کوچکی نیست و مطمئناً هرکس هم که می‌آید داخلش باید با زور برود بیرون چون خودش که نمی‌خواهد به سادگی از آن برود. متأسفانه یک‌سری بدگمانی و بدبینی در این باشگاه به وجود آمده که آدم‌های بزرگ حاضر در آن فکر می‌کنند آنها که در این تیم نبوده و بیرون هستند نمی‌خواهند آنها با استقلال نتیجه بگیرند که مطمئناً با این وضعیت این تیم بزرگ باز هم به جایی نمی‌رسد.
*یعنی شما دوست ندارید استقلال نتیجه بگیرد؟
ببین ما آن موقعی علاقه خود به این باشگاه و طرفدارانش را به اثبات رساندیم که استقلال دوزار پول نداشت و ما هر ماه اسیر تهیه کرایه خانه‌مان بودیم حالا که این باشگاه پول دارد مطمئناً دیگر جایی برای من و امثال من نیست که برگردیم. شک نداشته باشید این بدگمانی و سوءظن‌ها اجازه نمی‌دهد که استقلال به جایگاه واقعی‌اش برسد.
*مثل این که خیلی دل پری داری؟
نه به خدا اصلاً بحث پر بودن دل من نیست بلکه من به فکر فرداهای استقلال و سرخوردگی طرفداران این تیم هستم. من مهاجمی بودم که در سه فصل برای استقلال 54 گل زدم و دو بار آقای گل شدم که شاید به جرأت بتوان گفت تاریخ باشگاه استقلال مثل من نوعی را ندیده بود و واقعاً هم انتظارش را نداشتم که به این زودی فراموش شوم. آقایان سال 1320 یک گل برای استقلال در فلان تورنمنت زده‌اند و سال‌هاست نان همان گل را خورده و مدام خودشان را استقلالی تمام عیار معرفی کرده و ادعایشان را یک کامیون هم نمی‌تواند بکشد اما منی که تنها در لیگ‌برتر و نه تمام جام‌ها این همه گل زدم و زحمت کشیدم و شک ندارم تا 100 سال آینده هم استقلال مهاجمی مثل من را نخواهد دید، به دلیل بدبینی و بدگمانی یک عده آدم خاص باید از خانه اصلی‌ام دور بمانم.
*منظورت چه کسانی است؟
خوشبختانه طرفداران خوب فوتبال و اتفاقاتش را درک می‌کنند و می‌دانند که چه کسانی هستند که اجازه نمی‌دهند من و بقیه استقلالی‌های واقعی به خانه اول‌مان برگشته و خاطرات خوش‌مان را با طرفداران زنده کنیم. آنهایی که می‌دانند با بازگشت ما منافع‌شان به خطر می‌افتد و شک ندارم با این تفکر اتفاقات بد زیادی در انتظار استقلال خواهد بود.
*خیلی‌ها فکر می‌کردند سال بعد هم در کنار امیر قلعه‌نویی باشی و به تراکتورسازی بروی؟
حتماً امیرخان به من احتیاجی نداشته که پیشنهادی به من نداده. او آن قدر مرد است که هر وقت امر کند در خدمتش باشم بدون هیچ درنگی پاسخ مثبت می‌دهم و الان هم تنها برای او و تیم جدیدش آرزوی موفقیت می‌کنم و امیدوارم که باز هم قهرمان شود.
*بالاخره تیم جدیدت را کی انتخاب می‌کنی؟
تا دو سه روز آینده قراردادم را امضا می‌کنم.