به بهانه تولد 35 سالگی رونالدو؛ مردی شبیه معجزه!
کریستیانو رونالدو بازیکن افسانه ای دنیای فوتبال 35 ساله شده است

رونالدو 35 ساله شد

می‌توانیدانکار کنید. می‌توانید لذت ببرید. انتخاب با خود شماست. لذت دیدن بازی کسی که هرچقدر هم چربی بدنش کم باشد، در مفهوم در اوج ماندن را دوباره معنا کرده باشد. هم می‌توانید خود را غرق در بحث‌های بی‌انتهای مسی بهتر است یا رونالدو و کلیشه‌های او مغرور است و به فکر خودش است و فلان بهمان کنید. هم می‌توانید کیف کنید از رقابت دو اسطوره (بله دو اسطوره! برای اسطوره بودن، مرگ شرط لازم نیست) که خودشان از این چالش لذت می‌برند اما در هر جای دنیا بر سر هم می‌زنند که آن خوب است و آن یکی برترین!

اول باید از ایزابل تشکر کرد. جد مادری شاهزاده قصه ما. همان کسی که بار و بندیلش را جمع کرد و از کیپ ورد به جزیره مادیرا رفت تا سه نسل بعد از او پسری به دنیا بیاید که پدرش به خاطر رونالد ریگان، نامش را رونالدو بگذارد. پدر، اسطوره پسر نبود اما جوری فرزندش تربیت شده که اسطوره همه شود. اسطوره تلاش. اسطوره فوتبال. شاید حتی اسطوره یک نسل.

می‌گویند غرور دارد. خوب می‌کند که دارد. از آسمان که پول برسد همه ما را هوا بر می‌دارد که با تلاش خم شدیم و آن را برداشتیم. حالا کسی که یکه و تنها رکوردها را مانند پلک زدن و نفس کشیدن جا به جا می‌کند مغرور نشود؟ اما این غرور از بیرون مشاهده می‌شود. این داستان را آلبرت فانترائو خوب می‌داند.

جریان از این قرار است در دیداری دوستانه در آکادمی اسپورتینگ مقرر می‌شود هر کس گل بیشتری بزند به تیم اصلی منتقل شود. اولی را آلبرت می‌زند و دومی را کریستیانو. گل سوم دیدنی‌تر بود. تک به تکی که آلبرت را در موقعیت گل قرار داد اما او روالدو را در برابر دروازه خالی قرار داد تا گل سوم زده شود و کریس با تعجب بگوید چرا من؟ پاسخ آلبرت منطقی بود: تو شایسته‌تری! آلبرت حالا بیکار است اما مشکلی بابت دخل و خرجش ندارد زیرا کریستیانو هیچ‌گاه او را فراموش نکرد و حالا هزینه‌های زندگی‌اش را تامین می‌کند. شنیدید؟ همان پسری که از دریچه جعبه جادویی غرور از سر و رویش می‌بارد!

در کودکی، او را بابت گریه‌هایش مورد تمسخر قرار می‌دادند از بس که عاشق پیروزی بود و شکست باعث پایین ریختن بی‌محابای اشک‌هایش می‌شد. لهجه‌ کیپ ورده‌ایش را مورد تمسخر قرار می‌دادند تا او حتی در ۱۴ سالگی صندلی را به سمت معلمش پرتاب کند اما حالا داستان متفاوت شده. همه‌چیز فرق کرده. همه‌چیز. همه دنبال اطمینان از انتقال صحیح دی‌ان‌ای به پسر هستند تا هنوز هم به بهانه هم‌خون بودن پسر و پدر از فوتبال لذت ببرند. نبرند هم مهم نیست. برای فرزندانشان تعریف کنند زمان ما اعجوبه چه می‌کرد. زمان ما کریستیانو رونالدوی «اورجینال» قله فتح نشده‌ای باقی نگذاشت. زمان ما فوتبال چگونه بود.

لذت ببرید. نیازی به حضور در موزه شخصی افتخارات او در زادگاهش مادیرا نیست. باید از دقایق حضور در زمین چمن  لذت برد. از عطش کسب موفقیتی که به طرز معجزه آسایی برای او فروکش نمی‌کند و از رویایی که انگار هنوز برای محقق شدنش تلاش می‌کند. عکس او حالا روی دیوارهاست. می‌پرستندش. کودکان شادی‌اش را تقلید می‌کنند و مردهایی با هیبتی بزرگ دوست دارند شبیه او شوند. او. کریستیانو رونالدو. مردی شبیه به معجزه.



گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
seemorgh.com/sport
منبع: footballi.net