زنان جنگ در قاب تصویر
شخصیت های زن در فیلمهای دفاع مقدس به عنوان نماد ایثار و مقاومت حضوری تاثیرگذار و ماندگار در تاریخ سینمای ایران دارند. در دهه 60 زمانی که هنوز جنگ تحمیلی در جریان بود، زنان معمولا نقشی حاشیهای در فیلمهای مربوط به دفاع مقدس داشتند، در سینمای مردانه آن سالها سهم زنان از جنگ، بودن در پس زمینه در کنار مردانی بود که بار اصلی دفاع از سرزمین را به دوش میکشیدند.
اما در دنیای واقعی زنان در طول سالهای دفاع مقدس همپای مردان بودند، گاه پشت جبهه و گاه مقابل دشمن و در مناطق جنگی، زمان زیادی لازم بود تا زنان به سینمای جنگ راه پیدا کنند، اولین تصاویر زنان در سینمای دفاع مقدس تصاویری کلیشهای بود از زنانی که میکوشیدند همسرانشان را برای دفاع از سرزمین مادری ترغیب و تشویق کنند.
اما آهسته آهسته در دل سینمای مردانه دفاع مقدس زنان هم به سهم خود رسیدند و در کنار مردان در خط مقدم ایستادند و در قابی که از حماسه دفاع شکل میگرفت، جایگاهی به خود اختصاص دادند، سینمای دفاع مقدس حالا و در حالی که سه دهه از آغاز جنگ تحمیلی گذشته تصاویری درخشان و به یادماندنی از مادران و زنانی دارد که در مهمترین رویداد تاریخ سیاسی و اجتماعی این سرزمین در کنار مردان و برای حراست از خاک این ملک تلاش کردند.
فیلم کیمیا 1373
در فیلم سینمایی "کیمیا" (1373) بیتا فرهی نقش دکتری به نام شکوه را بازی میکند که در مهلکه آتش و خون نوزادی را نجات میدهد و برایش مادری میکند، شکوه نماد زنانی است که در جنگی خشن و مردانه با ایثار و از جان گذشتگی به دیگران زندگی میبخشند و با مهر مادرانه، تلخیهای زندگی را کمرنگ میکنند.
بیتا فرهی و خسرو شکیبایی در فیلم کیمیا
سکانسهای فرار شکوه از منطقه درگیری و تلاشش برای زنده نگه داشتن نوزادی که متعلق به او نیست، از بخشهای تاثیرگذار فیلم است، شاید به همین دلیل است که رضا (خسرو شکیبایی) پس از اسارت مادری برای کیمیا (زهرا اویسی) را حق شکوه میداند و تنهایی را انتخاب میکند، شکوه در حساسترین لحظههای زندگی برای کیمیا مادری کرده است.
بیشتر بدانید : وقتی خسرو شکیبایی با دست شکسته بازی کرد
نجات یافتگان 1374
در فیلم سینمایی "نجات یافتگان" (1374) به کارگردانی زندهیاد رسول ملاقلیپور، تصویری دیگرگون از زن در جنگ میبینیم، مریم (عاطفه رضوی) پرستاری است که در منطقهای جنگی همراه یم مجروح تنها مانده و همرزمان و همراهانش را از دست داده، تلاش زن برای نجات جان خود و رزمنده مجروح به رابطه عاطفی آنها در دل موقعیتی تراژیک و دشوار میانجامد.
عاطفه رضوی در فیلم نجات یافتگان
ملاقلیپور توانسته در این فیلم با فضاسازی درست، فاصلهای که بین مریم و رزمنده (علی یعقوبزاده) در ابتدا وجود دارد و تاثیر موقعیت خاص جنگی بر تغییر این رابطه را به خوبی نشان بدهد، تصویر کلیشهای از پرستار زن هم در این فیلم شکسته شده و مفهوم تلاش انسانی برای نجات دیگری به شکلی واقعگرا و جذاب به تصویر کشیده شده است.
بیشتر بدانید : تصویر ناتمام پرستاران در سینما و تلویزیون
فیلم شیدا 1377
در "شیدا" (1377) کمال تبریزی عشق زمینی در دل جنگ را به تصویر کشیده است، شیدا (لیلا حاتمی) پرستاری است جوان که برای یکی از مجروحان بیمارستان و برای تخفیف درد او آیاتی از قرآن را تلاوت میکند، دردهای فرهاد (پارسا پیروزفر) از طریق این درمان معنوی التیام مییابد و از سویی دیگر رابطهای عاطفی میان او که چشمهایش شیدا را نمیبیند و پرستار جوان به وجود میآید.
لیلا حاتمی و پارسا پیروزفر در شیدا
در "شیدا" هم مانند بیشتر فیلمهای مربوط به دفاع مقدس زن تلطیف کننده فضای خشن جنگ و آرامشی معنوی و ایثار و از خودگذشتگی با خود به همراه دارد.
گیلانه 1382
در "گیلانه" (1382) رخشان بنیاعتماد این وجه از شخصیت زن را به گونهای دیگر و از زاویهای تازه به نمایش میگذارد.
بیشتر بدانید : بهرام رادان 3ماه در آسایشگاه اشک ریخت!
فاطمه معتمدآریا و بهرام رادان در گیلانه
گیلانه (فاطمه معتمدآریا) در کنار فرزندش اسماعیل (بهرام رادان) در شمال کشور زندگی میکند، بیماری اسماعیل که مجروح جنگیاش تشدید شده و تلاش گیلانه برای بهبود وضع جسمی و روحی پسر نتیجه مثبت ندارد، فیلم تصویری تکان دهنده و تاثیرگذار از سرنوشت غمبار زنانی ارائه میدهد که درگیر پیامدهای پس از جنگ هستند، رنج، محبت و مقاومت این زنان برای رویارویی با شرایط در فیلم به خوبی ترسیم شده است.
بیشتر بدانید : نباید از فاطمه معتمدآریا در فیلمم استفاده می کردم!!
صد سال به این سالها 1386
در فیلم سینمایی "صد سال به این سالها" (1386) سامان مقدم سرنوشت زندگی زنی به نام ایران (فاطمه معتمدآریا) را روایت میکند، زن پسر جوانش را که تنها یادگار او از روزهای خوب زندگیاش است از دست میدهد. رنج و اندوه زن از شهادت پسر در فیلم لحظههایی تکان دهنده را رقم میزند، زنی قوی با ویژگیهای ایران با شنیدن خبر شهادت فرزندش میشکند و توان از دست میدهد.
بیشتر بدانید : آنچه بر «صد سال به این سالها» گذشت!
سریال خاک سرخ 1381
در مجموعه تلویزیونی "خاک سرخ" به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا (1381) بخشی از زندگی زن و مادری (مهتاب کرامتی) روایت میشود که در بحبوحه جنگ فرزندانش را از دست میدهد، زنان در این مجموعه نقشی مهم دارند، قطعاتی از پازلی که هویت و اعتبار یک خانواده را میسازند و با این که در جنگ قربانی میشوند، هویت خانواده را احیا میکنند، در پایان مجموعه لیالی (مهتاب کرامتی) در حالی زنده میماند که روزهایی دشوار را پشت سرگذاشته و باید با غم از دست دادن فرزندانش کنار بیاید.
مهتاب کرامتی در خاک سرخ
"خاک سرخ" در ستایش سرزمینی است که برای حفظ آن تنها مردان قربانی نشدند، زنان و خانوادهها همراه مردان ایستادند تا نام این سرزمین در تاریخ خدشهدار نشود. لیالی ستون خانوادهای است که برای ماندگاری سرزمینش از بین رفت.
فرزند خاک 1386
در فیلم سینمایی "فرزند خاک" (1386) گوانا (مهتاب نصیر پور) و مینا (شبنم مقدمی) دو زن از دو فرهنگ و نگاه مختلف هستند که در مسیری مشترک قرار میگیرند و در پایان مسیرشان به نقطهای مشترک میرسند. محمدعلی باشه آهنگر در "فرزند خاک" مهربانی و عواطف زنانه را در مفهومی جهانشمول به تصویر میکشد و زنان را نماد پایداری، عشق و ایثار میداند، مفاهیمی که باعث میشود خاطره مردان جنگ هرگز در این سرزمین فراموش نمیشود.
بیشتر بدانید : 9 فیلم به یادماندنی از سینمای دفاع مقدس
بیشتر بدانید : 10 کتاب خواندنی از خاطرات دفاع مقدس
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: mehrnews.com