او در کنفرانس بعد از نمایش فیلم «حس پنهان» گفت که سیمرغ باید دنبال من بیاید! اتفاقا چند وقت بعد هم مصاحبه‌ای در مجله...

من در کجای این زمین ایستاده‌ام؟ 
 ۱- خیلی بعید است که «عباس کیارستمی» پیش از آنکه «خانه دوست کجاست» و دیگر فیلم‌های مطرحش را ساخت می‌توانست نمایشگاه عکس بگذارد، حافظ و سعدی و خیام و دیگر شعرا را تفسیر و دیوان‌هایی را راهی بازار کند، شعر بگوید و یکسری مترجم از سراسر دنیا به آنها توجه کنند، مجسمه‌هایی بسازد و آنها را در نمایشگاه‌های مختلف هنرهای مفهومی شرکت دهد و خلاصه انواع و اقسام هنرهایی را که به فکرش می‌رسید یا به فکر دیگران رسیده بود و او دلش می‌خواست را تجربه کند. خیلی بعید است فردی به باهوشی کیارستمی-که من خود از طرفداران پر و پاقرصشان هستم- پیش از آنکه فیلم‌های تحسین شده و پرزحمتی همچون «خانه دوست کجاست»، «باد ما را با خود خواهد برد»، «کلوزآپ» و... را بسازد و انواع و اقسام جشنواره‌های معتبر خارجی و داخلی به آنها واکنش نشان بدهند، تصمیم به نمایش انواع و اقسام تجربیاتش بگیرد و توقع همه جور ساپورتی را هم از سوی مردم و مسئولان داشته باشد. به نظر می‌رسد که از نقطه‌نظرهای مختلف، «عباس کیارستمی» تبدیل شده به الگویی برای آنهایی که به‌خصوص در سینما به شهرت می‌رسند یا در مورد اخیر، اندکی به شهرت می‌رسند تا انواع و اقسام هنرها- به ویژه هنرهای تجسمی- را تجربه کنند و حالا اگر نخواهیم بد تعبیر کنیم از شهرتشان استفاده کرده، گالری‌ها را به خود اختصاص داده و مردم را به تماشا کشانده و بالطبع خیلی سریع‌تر از آنچه در حالت معمول برای یک هنرمند کارکشته اتفاق می‌افتد آثارشان به فروش برسد. بعد از برگزاری نمایشگاه عکس کیارستمی که به واسطه کارگردانی فیلم‌های بسیار، کمتر کسی می‌توانست به قاب‌بندی او ایراد بگیرد، «رضا کیانیان» که بارها از سوی استادان مختلف در زمینه بازیگری تحسین شده و موفق به کسب جوایزی هم شده، حدود دوسال پیش نمایشگاهی از مجسمه‌های چوبی‌اش را برگزار کرد و بعد از آن بود که حدود یک ماه و اندی پیش نمایشگاه عکس‌هایش را برپا کرد. کیانیان در تمامی مصاحبه‌هایش اعلام کرده بود که هیچ ادعایی در زمینه این هنرها ندارد و صرفا دنبال چیزهای جالب در طبیعت است که ممکن است از نگاه برخی جا بیفتد و او آنها را شکار کند. در همین راستا «لاله اسکندری» هم نمایشگاهی از عکس‌هایش را برگزار کرد که اتفاقا استقبال خوبی هم از عکس‌ها و هم از فروش آنها شد. با این حال صدای بسیاری از قدیمی‌های هنر عکاسی با برگزاری این دو نمایشگاه -که اتفاقا پشت سر هم برگزار شدند- درآمد که به اعتقاد بسیاری حق با آنها بود. «حامد بهداد» آخرین پدیده هنر عکاسی در میان قشر بازیگران سینمای ایران حداقل تا به این لحظه است که به تازگی نمایشگاهی از عکس‌هایش را برگزار کرده است.
۲- اگر یادتان بیاید سال گذشته در جشنواره فیلم فجر وقتی که نام بهداد در میان نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین جشنواره نبود او در کنفرانس بعد از نمایش فیلم «حس پنهان» گفت که سیمرغ باید دنبال من بیاید! اتفاقا چند وقت بعد هم مصاحبه‌ای در مجله نسیم هراز با او انجام شده بود که در آنجا – و البته در خیلی جاهای دیگر- گفته بود که بازی‌اش بسیار به مارلون براندو شبیه است و در زمینه بازیگری کمتر بازیگری را در ایران به خوش‌ذوقی و حرفه‌ای‌گری خودش می‌داند. احتمالا با توجه به اینکه چندی است بهداد عضو گروه موسیقی «دارکوب» است و در آنجا خوانندگی می‌کند و کنسرت می‌دهد، در زمینه موسیقی هم برای خودش ادعاهایی دارد که یا گفته و ما نمی‌دانیم یا هنوز در این زمینه اظهارنظری نکرده است. حالا دیگر باید در این روزهای برفی شال و کلاه کنیم و برویم به تماشای هنر عکاسی حامد بهداد هم بنشینیم. در اینکه حامد بهداد یکی از بهترین بازیگران جوان ایرانی است کسی شک ندارد اما بی‌شک همه آنهایی که برای هنر بازیگری بهداد ارزش قائلند به اخلاق و منش هنرمندی هم صحه ویژه‌ای می‌گذارند به‌خصوص اگر تازه وارد عرصه -یا عرصه‌هایی- شده باشند.
این روزها سریال «آخرین دعوت» از شبکه دوم سیما در حال پخش است، سریالی که اتفاقا بهداد هم در آن ایفای نقش می‌کند و احتمالا اتفاقا همین تاریخ را برای برگزاری نمایشگاه عکسش در نظر گرفته است. اگرچه شاید هنوز برای اظهارنظر در مورد کیفیت این سریال زود باشد اما نمی‌توان از بازی شتابزده بهداد گذشت. شاید اگر بهداد کمی ‌از وقتش را بیشتر به بازیگری- به عنوان حرفه‌اش- تا این نوع تجربه‌ها بدهد، بتواند حداقل تعداد افراد بیشتری را در آن زمینه همراه کند.
۳- عکس‌های کیانیان به دو شماره فروش رفت، عکس‌های اسکندری هم و احتمالا در مورد بهداد چنین اتفاقی قریب الوقوع می‌نماید. عکاسان قدیمی زیادی در مورد اختصاص بهترین گالری‌های شهر به این بازیگر-عکاسان اعتراض کردند و هنوز بحث اعتراض خیلی از عکاسان در مورد حضور کیانیان و اسکندری در اکسپوی عکس داغ است. عکاسان حرفه‌ای – که کمتر ادعایی دارند- معتقدند که بعد از سال‌ها کار به خودشان اجازه می‌دهند تا عکس‌هایشان را به نمایش و فروش بگذارند و آن را در بوق و کرنای کنفرانس‌های مطبوعاتی و ... جار بزنند، پس چطور می‌شود برخی، با شهرتی که از مدیای دیگری دارند آمده پا را در مدیای دیگری می‌گذارند؟ دوستان سینمایی هم، «آزادی» تجربه‌اندوزی را در هر هنری احتمالا دلیل اصلی برگزاری این نمایشگاه‌ها می‌دانند. اصولا کسی با «آزادی» مشکلی ندارد اما «جنبه» هم چیز بدی نیست!

 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: aftab.ir