محمدرضا شمس با تأكید بر اینكه نویسندگان كودك و نوجوان باید از سنتهای ادبی-روایی بهره ببرند، به ادبیات گذشته ایران اشاره و نقیب الممالك را با جی. كی. رولینگ مقایسه كرد.
شمس، نویسنده كودك و نوجوان درباره تأثیر انقلاب بر ادبیات كودك و نوجوان ایران گفت: نویسندگان از انقلاب آموختند كه زیر بار مسایل دیكته شده و فرمایشی نروند و خودشان تجربهاندوزی كنند و این جسارت نه گفتن و خطر كردن در نویسندههای كودك و نوجوان نمود چشمگیری دارد.
شمس گفت: ادبیات كمرمق كودك و نوجوانی كه پیش از انقلاب وجود داشت نوعی ادبیات لوكس و پشت ویترینی بود كه بیش از آنكه كاركرد ادبی و هنری داشته باشد جنبه تزیینی داشت.
وی افزود: آثار صمد بهرنگی هم كه شاخصترین نویسنده كودك و نوجوان پیش از انقلاب به شمار میآید، در حقیقت واكنشی به آن جنبه غالب كاذب بود، اما متأسفانه كارهای بهرنگی با درغلطیدن به سوی مخاطبان و عامه مردم رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت.
شمس در ادامه با اشاره به نقش مؤثر انقلاب در شكلگیری ادبیات تخصصی كودك و نوجوان تصریح كرد: آثاری كه در چند ساله آغاز انقلاب خلق شدند به دلیل هیجانات سیاسی و اجتماعی موجود تا حدودی شعارزده بودند اما رفتهرفته بار ادبی آثار بالا رفت و نویسندهها توجه بیشتری به جنبههای تكنیكی كار نشان دادند.
وی دهه 70 را دوران ركود ادبیات كودك و نوجوان عنوان كرد و توضیح داد: شاید این ایستایی و ركود نتیجه تندروی و شتابی بود كه نویسندگان دهه اول انقلاب داشتند در حقیقت این دوران را میتوان دوره تأمل و بازنگری در حاصل فعالیتهای صورت گرفته دانست.
وی ادامه داد: به موازات این سكون و تأمل، رویكرد به آثار ترجمهای رونق گرفت و كارهای دست اول و خوبی از ادبیات كودك و نوجوان دنیا به فارسی ترجمه شد و نویسندگان ما این فرصت را پیدا كردند كه كارهای خودشان را به نسبت ادبیات روز دنیا بسنجند و نقاط قوت و ضعف آن را شناسایی كنند.
شمس همچنین به ورود قالبهای جدید به عرصه ادبیات كودك و نوجوان در سالهای پایانی دهه 70 اشاره كرد و گفت: آشنایی با ادبیات روز دنیا نویسندگان را با امكانات تازهای در عرصه خلق آثار ادبی برای كودكان آشنا كرد و آنها این جسارت را پیدا كردند كه با كنار گذاشتن كلیشههای رایج قالبها و نگاههای تازهای را تجربه كنند.
وی ادامه داد: البته بسیاری از نویسندگان حاضر نبودند به این تغییر نگرش و تجربهاندوزی تن بدهند و در همان راههای كمخطر گذشته ادامه مسیر دادند اما نویسندههای نوجو و جسوری هم بودند كه قدم در راههای سنگلاخ و پرپیچ و خم جدید گذاشتند.
وی ادامه داد: حالا رسیدهایم به جایی كه گاهی بعضی از دوستان جوانتر، رویكرد نسلهای گذشته را ارتجاعی میدانند و میگویند اساساً تا پیش از این تجربههای جدید ما چیزی به اسم ادبیات كودك و نوجوان نداشتهایم.
نویسنده داستان نوجوان «دزدی كه پروانه شد»، ضمن رد این مدعا توضیح داد: گاهی در نوجویی و نوخواهی چندان افراط میشود كه كار به آنارشی ادبی میرسد اما با این همه من نسبت به آینده ادبی نویسندههای امروز خوشبینم و معتقدم آنها میتوانند ادبیات كودك و نوجوان ما را به جایگاه شایستهای در سطح دنیا برسانند.
شمس آشنایی نویسندگان جوان با پیشینه ادبی ایران و نیز جریان كلی ادبیات جهانی را لازمه خلق آثاری اصیل و ارزشمند عنوان كرد و گفت: این آشنایی و شناخت روند رشد ادبیات را تسریع میكند و مانع به هرز رفتن استعدادهای نویسندگان جوان میشود.
وی افزود: گاهی كه «امیر ارسلان نامدار» را میخوانم و میبینم نقیب الممالك در دوره قاجار كاری كرده است كه امروز «رولینگ» در «هری پاتر» انجام داده و این قدر در سطح دنیا سر و صدا به پا كرده است، هم متعجب میشوم و هم حسرت میخورم.
شمس ادامه داد: نقیب الممالك برای آنكه ناصرالدین شاه خسته نشود تكههایی از چند داستان مانند «حسین كرد شبستری» را با سفر ناصرالدین شاه به فرنگ تركیب كرده و از آنها داستان جدیدی ساخته است و این دقیقا همان چیزی است كه در هری پاتر وجود دارد و رمز جذابیت آن هم همین است.
وی با بیان اینكه آشنایی با این سنتهای ادبی-روایی راه را بر خلاقیتهای تازه و روزآمد میگشاید، گفت: اگر نسل اول نویسندگان انقلاب با ادبیات روز دنیا بیگانه نبودند امروز ما ادبیات درخشانتری داشتیم و به همین نسبت آگاهی نویسندگان امروز میتواند آینده روشنتری برای ادبیات كودك و نوجوان ما رقم بزند.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: farsnews.com