صداها - فرزاد موتمن
كارگردان <شبهای روشن> اینك با دست پر دوباره به سینما آمده است، با همكاری <سعید عقیقی> فیلمنامهنویسی كه بهترین كارهایشان را با هم انجام دادهاند قصد دارد تجربهای جدید را به سینمای ایران پیشنهاد كند؛ در فضای محدود و با بازیگران توانا. یك ماجرا را از آخر به اول تعریف كرده است، آن هم با تیتراژی كه خوانده میشود. هر چند در روزگاری كه تلهفیلمها، سینما و تلویزیون را تسخیر كردهاند، باز هم دیدن فیلمهایی در فضای محدود و بسته كمی آدم را اذیت میكند.
كسی از این خانهها بیرون نمیرود اما ماجرا به سراغشان میآید. ارتباطهای دو نفره اجرا را پیش میبرد، صدای مشاجره بلند میشود، همسایهها میشنوند، اما.... دو قتل و دو قاتل و ماجرای دیگرانی كه میشنوند و تمام؛ یك زن و شوهر و زندگی از هم گسسته، دو دختر هر دو با مشكلاتی با خانواده. این فیلم بازیهای خوبی دارد. <پگاه آهنگرانی> و <طناز طباطبایی> هر كدام نقش خود را خوب بازی كردهاند. انگار <پگاه> در نقشهایی كه شبیه خودش است خوب بازی میكند. كیانیان هم مثل همیشه خودش بود، اما ماجرای فیلم كه به نیمه میرسد دیگر حرفی برای گفتن نمیماند. همه ماجرا را فهمیدهایم، فقط یك مقدار با شخصیتها بیشتر آشنا میشویم. به هر حال این تجربهای است كه خوب درآمده و فكر نمیكنید وقتتان تلف شده است اما كمی حوصله نیاز دارد.
● صندلی خالی - سامان استركی
هر چند <صندلی خالی> ساخته <سامان استركی> واقعا یك تجربه است و یك پیشنهاد، به خصوص كه علیرضا شجاعنوری تهیهكننده آن است و فریبرز عربنیا و رضا عطاران بازیگران آن. محمدرضا شریفینیا در ۴ نقش بازی میكند و گریم عطاران كاملا متفاوت است. هر لحظه شما با بازی روبهرو هستید و فانتزی. اول فیلم با یك موقعیت سخت روبهرو میشوید؛ زن و مردی صاحب فرزند میشوند این خوشحالی زودگذر است، فرزند دخترشان نه میبیند، نه میشنود و به قول دكتر طبیعتا لال هم هست. آنها مخیرند كه او را از دستگاه بیرون بیاورند یا نه به او اجازه زندگی دهند. برای این انتخاب به استخاره و قسمت متوسل میشوند. راستی چقدر خوشحال میشوید بفهمید كه این فقط یك فیلم است. پانتهآ بهرام بازیگر دیگر این فیلم است و حالا با یك پرتاب به سراغ قسمت دیگر ماجرا میرویم. او در راه برگشت مردی را زیر میگیرد و میمیرد. نحوه رفتار و تصمیمگیریاش ادامه ماجرا است. اما فیلم پر است از صحنههای فانتزی مثل حرف زدن سگ یا حرف زدن جسدهای مجهولالهویه اما از همه جالبتر برخورد زن مردی است كه كشته شده است. اما فیلم ادامه دارد. ما حالا با یك كارگردان روبهرو هستیم. او سر صحنه ناگزیر میشود فردی را انتخاب كند تا یك نقش كوتاه بازی كند اما با گفتن یك كات نابجا او در تصادف میمیرد؛ این هم یك فاجعه دیگر. میماند آخر فانتزیتر فیلم كه به صورت انیمیشن ساخته شده است. فیلم مرتب حكایت از بازی خوردن دارد؛ اینكه بازیها هر لحظه ادامه پیدا میكند. فضای كار برای دنبال كردن به اندازه كافی جذاب است.
● شبانهروز - امید بنكدار و كیوان علیمحمدی
این فیلم را به هیچ قیمتی از دست ندهید. جمع زیادی از بازیگران ستاره در كنار هم قرار گرفتهاند؛ از مهناز افشار و نیكی كریمی تا پارسا پیروزفر و حامد بهداد. اما اگر انتظار دارید آنها به شكل همیشگی خود باشند انتظارتان برآورده نمیشود. نیكی كریمی برای اولین بار حامله است، مهناز افشار شاید برای اولین بار بازی میكند و قرار نیست فقط یك ستاره باشد. پارسا پیروزفر راحت و آسوده بازی میكند و محمدرضا فروتن در كنار آنها قرار دارد. اما دیدن حامد بهداد غنیمتی است كه تا انتها نصیبتان نمیشود. او در نقش <سیاوش كسرایی> با آن غوز پشت سر، موهای ژولیده و صورتی كه هیچگاه دیده نمیشود، یكی از بهترین و ماندگارترین نقشهای سینما را بازی كرده است. فیلم درباره هنر است و هنرمندان. درباره نقاش و بازیگر و طراح و خطاط. اما این قرار نیست كل ماجرا باشد. ۴ داستان كه اگر صبر كنید ماجراها را تكهتكه در اختیارتان قرار میدهد. فیلم مملو از لحظات احساسی درباره زندگی انسانها و روابطشان است؛ عشق و دوستی و خیانت.
كارگردان <شبهای روشن> اینك با دست پر دوباره به سینما آمده است، با همكاری <سعید عقیقی> فیلمنامهنویسی كه بهترین كارهایشان را با هم انجام دادهاند قصد دارد تجربهای جدید را به سینمای ایران پیشنهاد كند؛ در فضای محدود و با بازیگران توانا. یك ماجرا را از آخر به اول تعریف كرده است، آن هم با تیتراژی كه خوانده میشود. هر چند در روزگاری كه تلهفیلمها، سینما و تلویزیون را تسخیر كردهاند، باز هم دیدن فیلمهایی در فضای محدود و بسته كمی آدم را اذیت میكند.
كسی از این خانهها بیرون نمیرود اما ماجرا به سراغشان میآید. ارتباطهای دو نفره اجرا را پیش میبرد، صدای مشاجره بلند میشود، همسایهها میشنوند، اما.... دو قتل و دو قاتل و ماجرای دیگرانی كه میشنوند و تمام؛ یك زن و شوهر و زندگی از هم گسسته، دو دختر هر دو با مشكلاتی با خانواده. این فیلم بازیهای خوبی دارد. <پگاه آهنگرانی> و <طناز طباطبایی> هر كدام نقش خود را خوب بازی كردهاند. انگار <پگاه> در نقشهایی كه شبیه خودش است خوب بازی میكند. كیانیان هم مثل همیشه خودش بود، اما ماجرای فیلم كه به نیمه میرسد دیگر حرفی برای گفتن نمیماند. همه ماجرا را فهمیدهایم، فقط یك مقدار با شخصیتها بیشتر آشنا میشویم. به هر حال این تجربهای است كه خوب درآمده و فكر نمیكنید وقتتان تلف شده است اما كمی حوصله نیاز دارد.
● صندلی خالی - سامان استركی
هر چند <صندلی خالی> ساخته <سامان استركی> واقعا یك تجربه است و یك پیشنهاد، به خصوص كه علیرضا شجاعنوری تهیهكننده آن است و فریبرز عربنیا و رضا عطاران بازیگران آن. محمدرضا شریفینیا در ۴ نقش بازی میكند و گریم عطاران كاملا متفاوت است. هر لحظه شما با بازی روبهرو هستید و فانتزی. اول فیلم با یك موقعیت سخت روبهرو میشوید؛ زن و مردی صاحب فرزند میشوند این خوشحالی زودگذر است، فرزند دخترشان نه میبیند، نه میشنود و به قول دكتر طبیعتا لال هم هست. آنها مخیرند كه او را از دستگاه بیرون بیاورند یا نه به او اجازه زندگی دهند. برای این انتخاب به استخاره و قسمت متوسل میشوند. راستی چقدر خوشحال میشوید بفهمید كه این فقط یك فیلم است. پانتهآ بهرام بازیگر دیگر این فیلم است و حالا با یك پرتاب به سراغ قسمت دیگر ماجرا میرویم. او در راه برگشت مردی را زیر میگیرد و میمیرد. نحوه رفتار و تصمیمگیریاش ادامه ماجرا است. اما فیلم پر است از صحنههای فانتزی مثل حرف زدن سگ یا حرف زدن جسدهای مجهولالهویه اما از همه جالبتر برخورد زن مردی است كه كشته شده است. اما فیلم ادامه دارد. ما حالا با یك كارگردان روبهرو هستیم. او سر صحنه ناگزیر میشود فردی را انتخاب كند تا یك نقش كوتاه بازی كند اما با گفتن یك كات نابجا او در تصادف میمیرد؛ این هم یك فاجعه دیگر. میماند آخر فانتزیتر فیلم كه به صورت انیمیشن ساخته شده است. فیلم مرتب حكایت از بازی خوردن دارد؛ اینكه بازیها هر لحظه ادامه پیدا میكند. فضای كار برای دنبال كردن به اندازه كافی جذاب است.
● شبانهروز - امید بنكدار و كیوان علیمحمدی
این فیلم را به هیچ قیمتی از دست ندهید. جمع زیادی از بازیگران ستاره در كنار هم قرار گرفتهاند؛ از مهناز افشار و نیكی كریمی تا پارسا پیروزفر و حامد بهداد. اما اگر انتظار دارید آنها به شكل همیشگی خود باشند انتظارتان برآورده نمیشود. نیكی كریمی برای اولین بار حامله است، مهناز افشار شاید برای اولین بار بازی میكند و قرار نیست فقط یك ستاره باشد. پارسا پیروزفر راحت و آسوده بازی میكند و محمدرضا فروتن در كنار آنها قرار دارد. اما دیدن حامد بهداد غنیمتی است كه تا انتها نصیبتان نمیشود. او در نقش <سیاوش كسرایی> با آن غوز پشت سر، موهای ژولیده و صورتی كه هیچگاه دیده نمیشود، یكی از بهترین و ماندگارترین نقشهای سینما را بازی كرده است. فیلم درباره هنر است و هنرمندان. درباره نقاش و بازیگر و طراح و خطاط. اما این قرار نیست كل ماجرا باشد. ۴ داستان كه اگر صبر كنید ماجراها را تكهتكه در اختیارتان قرار میدهد. فیلم مملو از لحظات احساسی درباره زندگی انسانها و روابطشان است؛ عشق و دوستی و خیانت.
گردآوری:گروه فرهنگ و هنر سيمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع:aftab.ir